۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

رضا پهلوی و مسئله حکومت پادشاهی

نکته اول اینکه من هم برخلاف خیلی ها حکومت پادشاهی رو نه مردود میدونم و نه معضل اصلی ...
نشون به اون نشون که بهترین کشورهایی که خیلی هامون آرزوی زندگی در اون ها رو داریم و یا به اون ها
مهاجرت کردیم از نوع حکومت پادشاهی پارلمانی هست دست بر قضا !!
اما مقاله ای میخوندم از یکی از پیشکسوتان و البته به انضمام یک دوجین مقاله و انتقاد از گذشته و امروز 
رضا پهلوی و خصوصا که امروز این شاهزاده ایرانی در مقام سخنگوی نهادی به نام شورای ملی هم فعالیت میکنه
و منتقدین معتقدن که ایشون با قرار گرفتن در صدر این سیستم ، نیم نگاهی هم به حکومت و مقام در دولت آینده 
داره و میخواد به تاج و تخت برسه و  بعد قیاس های مع الفارغ با خمینی و .... !!
سوال اینه که اگه یه سیاستمدار به پست و مقام فکر کرد باید از خودش خجالت بکشه و بره گوشه خونه بشینه ؟!
یا هدف تمامی سیاستمداران و حتی این روزها فعالان سیاسی رسیدن به کار اجرایی هست و نه تنها دادن نظریه !
خیلی نمیخوام زیاده گویی کنم ، اما نکته دقیقا همین جاست که ما تصورمون از حکومت و نهادهای قدرت اینه که
خودشون باید خجالت بکشن و همه چیز رو باید دو دستی تقدیم کنن !
مثلا اگه شورای ملی رو بیشتر نیروهای مشروطه خواه تشکیل میدن ، پس معنای اون اینه که مشروطه خواهان
بد هستن و جمهوری خواهان خوب ؟ مگر رییس دولت دیکتاتور در سیستم جمهوری نداشتیم تا حالا ؟
موضوع مشارکت هست در پدیده ملی !
موضوع اینه که وقتی یه چیزی ملی هست باید از جون و دل مایه گذاشت !
مگه وقتی جنگ بین دو کشور اتفاق میفته ، فقط گروههای وفادار به حکومت پادشاهی یا جمهوری یا سوسیالیستی
 وارد گود میشن و بقیه میگن به ما چه ؟
در پدیده ملی ، همواره باید وارد شد و خارج شدن از اون نه تنها امتیازی نیست ، بلکه کنار گود نشستن و غرزدن
کار مذبوح دیگریست افزون بر گناه اول !!
باید یاد گرفت که نهادهای قدرت خود به خود دموکرات نمیشن ، بلکه باید همواره ابزاری برای اعمال فشار سیاسی 
باشه ، تا در نهایت تعادلی برقرار بشه بین نیروها و خروجی اون حکومتی باشه دلخواه همه !
البته سخته برای اپوزوسیونی که یه عمر در سایه تفرقه ، خوش خدمتی کرده به حکومت اسلامی ملاها ، بخواد 
یه شبه متحد شه و تعصبات کورکورانه رو کنار بذاره و به ایران و مردم ایران هم فکر کنه !
این سیستم رفیق بازی و  یار کشی و یارگیری و تیم من و تیم شما ، اصن برای دموکراسی جواب نمیده ....
 

۷ نظر:

  1. دوست عزیز
    مشکل ما این نیست که شکل حکومت چی باشه
    متاسفانه برخورد مردم ایران با افراد صاحب قدرت جوری هست که چه رضا پهلوی پدر باشه یا پسر یا خمینی یا هر اسم دیگه ای تبدیل میشن به دیکتاتور.
    مگه روزی که مجلس رضا شاه رو نخست وزیر کرد دیکتاتور بود؟
    مگه روزی که خمینی اومد ایران دیکتاتور بود؟
    شما یه نگاه به این سخنرانی همین پهلوی کوچولو بکن.. عین نمازجمعه تهرانه! هنوز 2 تا کلمه نگفته ملت سوت و کف میزنن (البته تو نماز جمعه تکبیره!)
    هر کسی که باشه یابو برش میداره که این ملت از مادرش واسش مهربون ترن و بیشتر قبولش دارن و واسش میمیرن!
    اینطوری میشه که ما بدون در نظر گرفتن شکل حکومت همچنان در دیکتاتوری غلت خواهیم زد. چون که فرهنگ ما دیکتاتور پروره...
    مطمئن باش این رضا پهلوی که خوبه هر چلاقی هم بیاد سرکار میشه دیکتاتور. و این دیکتاتوری برخلاف چیزی که ما فکر میکنیم به شخصیت آدما ربط نداره به رفتار اطرافیان قدرت ربط داره. مگه همین خامنه ای نمیگه چلاقم! شده دیکتاتور درجه اول تازه اگه به گذشتش هم نگاه کنی اصلا نه به گروه خونش میخوره نه به قیافش! یه آخوند دوزاری بوده که تازه همونم درست و حسابی نبوده! گاهی شعر میخونده و تار میزده و دود و دم! و کلا اهل دل بوده... یک کلام بیرون باغ قدرت بکل!
    بخاطر همین گیجیش هم بود که رفسنجانی گول خورد و کردش رهبر... به عقل اونم نمیرسید که سدعلی اعلامیه پخش کن، یه روز شاخ بشه!

    باید یه فکری به حال فرهنگ دیکتاتور پرورمون بکنیم وگرنه آدم درست حسابی و عاقل که خوبه، هر کور و کچلی هم که بیاد سرکار میشه یه عامل نکبت جامعه ایران. تو اسما گیر نکنیم!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آرسین عزیز و کامنتهای در حد مقاله ، ممنون از نظرت !
      ولی اگه دقت کرده باشی ، نوشتم که اشتباس مقایسه پهلوی ها با خمینی ..
      یکی مملکت رو ساخت و ایران رو ایران کرد و دیگری مملکت رو ویرون کرد و
      ایران رو کرد ایرانستان ...
      ولی باهات موافقم در اینکه ما دیکتاتورپرور هستیم ، به دلایلی که در پایان
      مقاله نوشتم ...

      حذف
    2. مرسی دوست عزیز
      سعی میکنم کوتاهتر بنویسم، اشکال از احساس خوبی هست که اینجا دارم و کلمات خودجوش می آیند!
      در مورد پهلوی و خامنه ای هم چندان نمیشه سفید و سیاه دید. قبول دارم که رضا پهلوی کارهای بسیار بنیادینی کرد که بدلیل سلطنت قاجار سالها به تاخیر افتاده بود و از ایران قرون وسطا ما رو پرت کرد در دنیای متمدن اما چندان هم عملکرد درخشانی از نظر استبداد رای نداره، همینطور خمینی که بیشتر از اینکه شخصیتی ایجابی باشه سلبیه یعنی اینکه همون زمان هم کسی نمیشناختش یا حتی علاقه ای هم نداشت اما از بس که پهلوی2 بی کفایتی همراه با استبداد کرد که مردم از اون به یه آخوند پناه بردن. چون اساسا دیگه جریان مخالف منطقی هم اجازه نفس کشیدن نداشت.
      اما خمینی هم چندان بد نبود که چرا که اگر آنقدر کاریزما نبود. ایران در جنگ با عراق شکست میخورد و حداقل خوزستان امروز از ایران جدا شده بود. ضمن اینکه شخصا اعتقاد دارم که بدلیل خفقان شدید دوران پهلوی2 ایران حتی پتانسیل چنگ زدن به بدتر از خمینی رو هم داشت...
      فکر کنم بازم طولانی شد!

      حذف
    3. عیب نداره ، با وجود اینکه طولانی هست ولی بحثهات رو دوست دارم .
      اما اصولا بحث راجع به محمد رضا شاه رو باهات موافق نیستم . بحثی که توی یه مقاله در آخرین پستی که الان هست راجع به قرآن و سخنزانی حسینیان بهش اشاره کردم ، منتها میدونم این از اون بحثهای فرسایشی هست و ما در این مورد به جایی نخواهیم رسید ...بازم از تو ممنونم ...

      حذف
  2. نصرت مشنگ

    امیری که بد نام نصرت مشنگ           بخورد و بخفت و خروشید همچون پلنگ
    ز دانش تهی و نگاهش دژم                    روان تیره‌گون و کلامش خدنگ
    تو گویی که شیر است وقت خورش           چو آمد به گسترده خوان رنگ رنگ
    دهان باز کرده چو دیو دمان                   ببلعد هر آنچه گیرد به چنگ
    از آن پس به هنگام اسایشش                  رها مینمود باد همچون تفنگ
    وزین بود و هیکل چو پیلان بزرگ            شکم چون تغار و دهان چون هونگ
    به وقت سیاست فرستاده بود               به اطراف و اکناف فحش و جفنگ
    بهنگام خشم و دشنام او                      بلرزید بر خویش شهر فرنگ
    نعیم  زاده سایه پرورده بود              ولیکن کلامش همه پر ز جنگ
    بجشن و به عیشش چه دلبسته بود   چو بسته به دریاست ماهی‌ نهنگ 
    به دهقان آزاد و دانشور رستگوی           ز جور و ز بی‌ دانشی عرصه تنگ
    خردمند و فرزانه خسته به بند              وزیران دزدش به وافوور و بنگ
    ز حرمان و فقر و ز بیداد او                نماند نامش به گیتی‌ جز به ننگ
    زبی مهرییش شهر ویران سرای   چنین بود  آئین نصرت مشنگ      
    Koohestani facebook : Ti koohestani


    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

      حذف
    2. تشکر از شعر شما .. کاش توضیح میدادید برای ما کمی و شاید برای من و دوستانی که ادبیات ضعیفی داریم ، مقصود این شعر رو هم بیان میکردید .

      حذف