دانشجو و وظایف نیروهای امنیتی

اول برای دانشجویان پزشکی که علاوه بر نمرات علمی و بالینی (عملی) که پیش از این میگرفتن یه درس
دیگه هم در پایان هر ترم اضافه شده که تو مایه های همون نمره انضباط دوران دبستان هست و اسمش رو 
گذاشتن "پوشش و رفتار حرفه ای" و باز هم یه چیزی هست در حد "منشور اخلاقی"..
یعنی اگه دکترای مغز و اعصاب باشی در سطح تیم ملی !! ولی اگه اونا (که گفته نشده که اونا کی هستن ...)
سطح اخلاقتو در سطح متوسط یا ضعیف ارزیابی کنن ، تشریف میبرید مرکز مشاوره و از اونجا کمیته 
انضباطی و لابد بعدش هم اخراج از دانشگاه !!!
اما از اون طرف هم باز گذر پوست به دباغ خونه افتاده و رییس نهاد نمایندگی رهبری جمهوری اسلامی در
دانشگاهها به دیدن تحکیم وحدتی های نیو ورژن رفته و کلی صحبت از جذب حداکثری و جلوگیری از 
نفوذ زده ... دوباره یادشون افتاده که دانشگاهها نهادهای مهمی هستن و باید در کارای سیاسی شرکت 
کنن ، منتها ایندفعه گفته میشه که وقتی میگیم انجمن اسلامی یعنی اینکه این تشکل فقط به موضوعات 
سیاسی و اجتماعی و اقتصادی فکر نکنه و به فکر آخرتش هم (لابد مثلا کهریزک و یا زیرزمین وزارت کشور)
هم باشه ...
نقطه عطف صحبتهای این فرد که محمدیان نام داره اونجاس که میگه جامعه ما روحیه تشکیلاتی نداره
و باید این افراد کمی هم که کار تشکیلاتی میکنن،کار جمعی انجام بدن (تکروی نکنن) و این به معنای اصلاح
اندیشه هاست (بخوانید اصلاحات بر وزن اصلاح طلبان)...
تقریبا من فکر میکنم توی این سی و اندی سال جمهوری اسلامی هیچ تشکیلاتی رو سالم نذاشته که حالا
به این مسئله فکر کنن که روحیه تشکیلاتی دارن یا نه ...

این نقل قول مستقیم و جالب را هم بخوانید که ایشون گفته : " تنها مرجعی که از بیرون دانشگاه می‌تواند 

به این مراکز علمی تذکر دهد(تازه تذکر بدهد) شورای تامین استان، آن هم با حضور رئیس دانشگاه است 

و سایر دستگاه‌های امنیتی و دولتی نباید در امور دانشگاه‌ها مداخله کنند و دانشگاه‌ها باید استقلالشان را حفظ کنند."

در همین راستا ایشون اعلام میکنه که از این لحظه به بعد ایشون مسئول حمایت از تشکلهای دانشجویی هس

و اگر خطایی هم صورت بگیره به مسئولان گوشزد میکنن که فعلا کاری نداشته باشن (تا انتخابات 92)

چون دانشجو بدون خطا نیس و برای رشد جائزالخطا هست و بعد از اینکه انتخابات برگزار شد باید دانشجویان

خطاکار را نصفه شب ، ریخت در خوابگاهشان و کتک زد و از پنجره به بیرون پرت کرده و به زندان برد و

شکنجه کرد و کشت و این کار از وظایف نیروهای امنیتی است در بعد از انتخابات !!!

دانشجویان محترم لطفا این بار را بالاغیرتا ، گول فضای باز را نخورده و به فکر همان تفکیک جنسیتی و 

اسلامیزه شدن دروس، دوربین مدار بسته ، غذای سلف (کباب معروف) و منشور اخلاقی باشید که از رای دادن

به جمهوری اسلامی و جذب حداکثری هزار بار واجب تره ...

سیارکی که از بیخ گوش زمین گذر کرد

دیگه همه مون این قضیه بیست و یک دسامبر دوهزار و دوازده رو میدونیم و همه مون خواسته یا ناخواسته
دل تو دلمون نیس که ببینیم که اون روز چه اتفاقی می افته ، انواع و اقسام شایعه ها از تقویم مایاها تا 
پیش بینی نوسترداموس گرفته تا خاموش شدن خورشید برای سه روز، آتشفشان، جنگهای اتمی و ...
اما بد نیس بدونید که همین دیشب ... بله همین دیشب که ما خواب بودیم همگی و دوستان البته در ناسا بیدار
بودن یه سیارک خیلی کوچیک به قطر تقریبی پنج کیلومتر به نام "توتاتیس" یا Toutatis ساعت های 
حدود دوازده شب به وقت ایران و هشت شب به وقت گرینویچ از فاصله هفت میلیون کیلومتری زمین عبور
کرد که این فاصله خطر خاصی رو ایجاد نمیکنه به اون صورت ...
در تصاویر تلسکوپی که من نگاه میکردم شبیه یه توپ گرد سفید و نورانی دیده میشه ...
نکته جالب اما اینه که این سیارک در سال 2011 دقیقا چند ساعت قبل از رسیدن زمین به نقطه برخورد 
مدار زمین رو قطع میکنه و میره و پیش بینی شده بوده که در شش ژانویه باز به زمین نزدیک خواهد شد
ولی معلوم نیس که این همون نزدیکی هس که زودتر اتفاق افتاده یا خیر...
در هر حال کلی سیارک هس که حتی موردی بوده که به صدهزار کیلومتری زمین هم رسیده و برخوردی 
نبوده و کلا هم مث اینکه قرار بر اینه که هر یک میلیون سال فقط و فقط سه تاش با زمین برخورد
بکنه ... 
اما کماکان به نظر من این شایعات و نظریات برای نسلی هستش که به دین و مذهب باور خاصی نداره
و شاید از این شایعات آخرالزمانی برای باورمند کردن مردم به قیامت داره استفاده میشه ...
چرا که به لحاظ علمی هیچکدوم از اون اتفاقا به این زودیها نمی افته ...
شما چی فکر میکنید ؟
آیا هنوزم فکر میکنید که خورشید برای سه روز خاموش میشه ؟
یا قراره انفجارهای خورشیدی ارتباطات ماهواره ای رو قطع کنه ؟

شورای ملی ، نوار محرمانه و بازی جمهوری اسلامی

یه راست برم سر اصل مطلب ...
شورای ملی ، کنگره ملی و هر چیز ملی دیگه یعنی اینکه آقایون و خانومها از هر طیف و هر قومیت و هر طرز
تفکر بیا در این طرح ملی شرکت کن ، تموم شد و رفت و ساده تر از این نمیشه ... 
این که هر کسی یه جا وایسه و با دوستای خودش جلسه بذارن و به نتایج مثبت برسن ، کار شق القمری نیس و 
بدیهی ترین چیزی است که ممکنه اتفاق میفته ، مهم اینه که هرجا که کار به عمل میرسه همه جا میزنن و 
در این مورد خاص که پای آدمی مثل شاهزاده رضا پهلوی هم مطرح میشه ، قطعا انتظار چالش های فراوان باید
میبودیم ، از گروه های عجیب و غریب و اسامی بی هویت گرفته تا کناره گیری های چهره های سرشناس و تا
نفوذی ها که طبیعتا انتظارش میرفت و نتیجه اش هم لابد دست آخر اینه که باید رضا پهلوی بیاد و به خاطر امضای
منشور هم از مردم عذرخواهی کنه و دیگه هم به فکر مبارزه سیاسی نباشه ...
از طرف دیگه هم که بازار افشاگریهای نوارهای مشکوک مداحا و مهدی هاشمی به بیرون درز کرده داغه، راست یا
دروغ ،خیلی هم بیراه نیس ، مداحا که قطعا جزو تحصیلکرده ها و ادبا و قشر باتربیت جامعه نیستن و نوندونی
اونها همین ناله زدن هاس واسه چیزهایی که شاید خیلی هاشون هم هیچ اعتقادی بهش ندارن...
مهدی هاشمی و نیک آهنگ ، این که چرا با هم مصاحبه تلفنی یا مشاوره یا هر چی داشتن به خودشون مربوط،
اشاره مهدی هاشمی به چند دستگی و تشتت (تشطط) از یک سو و وجود عناصر اطلاعاتی در اپوزوسیون خودش
موید همین مطلبه که چرا یه عده کارشون ساخت گروههای سیاسی جعلی و تخریب شخصیت دیگری هست..
و از سوی دیگه این نوار میخواد به ما بفهمونه که همین نظام هست و لاغیر...
دست آخر هم عسگراولادی آب پاک معروف رو میریزه رو دست همه و میگه که کروبی و موسوی برادران 
یوسف که لابد شخصه خامنه ای هس ، تشریف دارن و بعد هم اشاره میکنه که یوسف هم برادراش رو بخشید
که یعنی .... فلان و آشوب ها و فتنه رو به شیطون بلا نسبت میده .. اونم که نیس بیاد بگه که به اون کوچکترین
ارتباطی نداره این مسائل سیاسی،.... خلاصه آغوش نظام باز ، هاشمی و خانواده در اوج مظلومیت ، اپوزوسیون
تریبون دار از اصلاح طلبان و انجمن اسلامیهای سابق ، رضا پهلوی هم لابد آدم بدیه و باید همش از ملت
عذرخواهی کنه ...  تا دلمون هم بخواد یک دوجین نفوذی هس در بین خودمون ...
انتظار دارین چه اتفاقی بیفته ؟؟ نظام عوض شه ؟
تو این وضع خراب اقتصادی با اصلاحات چطورین ؟

قانون انتخابات،قانون اساسی و حکومت بی قانون

موضوع از این قراره که وقتی یه حکومتی خودش از ابتدا در فکر دور زدن باشه و فرهنگ دور زدن رو علنا
ترویج کنه ، دیگه اصن قانون تبدیل میشه به یه جوک خنده دار ... حالا خواه این قانون بین المللی باشه 
یا خواه این قانون تولید داخل باشه ... خاصه در مورد قانون اساسی جمهوری اسلامی به استناد مناظره ای
در شبکه چهار که ظاهرا بر اساس قال صادق و قال جعفر و باقر و ... نوشته شده حتی اینها که مدعی
دین هستند به این قوانین هم احترام نمیگذارند و اصولا اگر توضیح المسائل آقایان را هم گهگاهی نگاهی گذرا
بیندازیم ،مملو است از طرحهایی برای دور زدن قوانین الهی !!
وقتی خود حکومت میدونه که دولت فعلی محصول دور زدن قوانین هستش پس طبیعی هس که در صدد این 
بربیاد که قوانین رو طوری بنویسه که این داستان برای خودشان تکرار نشود و دولت کنونی جمهوری اسلامی
هم که بازی رو خوب یاد گرفته اصرار داره که نه همین قانون خوبه !!
قانون اساسی هم که وحی منزل بود و قرار بود به اصرار آقایون بدون تنازل اجرا بشه ، در پس این دور زدنها
و تفسیر به رای ها کارش به جایی رسیده که در حد یه کتابچه شده که گهگاهی که حکومتیها میخوان به هم
تیکه ای بیندازند و ژست قانون مندی بگیرند ازش استفاده میکنن و انقدر تفسیرها زیاد میشه و انقدر هر قوه ای
و هر نهادی به دنبال دیکته کردن خودش و مافیای درونش رفته که کلا و عملا دیگه هیچ ارزش اجرایی نداره
و شاید بهترین برخورد هم همین بوده که بگن میخوایم این قانون اساسی رو اصلاح کنیم ، چیزی که شاید 
اگه یه بنده خدای دیگه ای اگه میگفت ،کفر کرده بود و الان یا گوشه زندان بود یا توسط نیروهای گمنام به 
صورت خودجوش و بدون مشاهده آثار کبودی و بر اثر شوک دار فانی رو وداع گفته بود...
تجربه ثابت کرده که در این حکومت مافیایی که اهل دور زدن و چرخیدن هست ، آنچه که به جایی نرسیده و
نخواهد رسید قانون است حالا از هر نوع ...

وقتی برای مذاکره به پیشنهاد هیلاری کلینتون

ما خوب میدونیم که تا سال جدید چند روزی نمونده و امور هم که همچین ، تق و لقه و البته خوب میدونیم
که حول و حوش ماه فوریه که دولت جدید اوباما شروع به کار خواهد کرد دیگه هیلاری کلینتونی نیس
که وزیر امور خارجه باشه .... پس چرا میاد و بازم پیشنهاد مذاکره میده به جمهوری اسلامی ؟
خود شیرینیه ؟!! میخواد بگه من تا آخرین روزها هم به پای شما نشستم و خودتون (جمهوری اسلامی)
گوش ندادید به پندهای خیر خواهانه من !!
یا اینکه کلا ورد زبون هیلاری ، مذاکرس !؟ یادتونه دو سال پیش هم که هم زمان با صدای آمریکا و 
بی بی سی فارسی هم که مصاحبه میکرد و قبل از تحریمهای شدید بود ، همین حرفا رو زد !!
از اینطرف هم کار به جایی رسیده که تحلیلگر پرس تی وی در مسائل سیاسی هم میاد در یک نشریه داخلی
مث تهران امروز هم ، میاد به مسئله امنیت و منافع ملی اشاره میکنه و مینویسه که اگه منویات رهبر و
همین طور مصوبه شورای عالی امنیت ملی اجازه بدن این مذاکره صورت بگیره ، بدون اینکه لازم باشه
ارتباط خاصی !! بین جمهوری اسلامی و آمریکا برقرار بشه .. یعنی رابطه نه ولی مذاکره اوکی هس !
در این راستا ، آمریکا وظیفه داره از نظر ایشون که موضوع مذاکره رو مشخص کنه دقیق !!!!
غنی سازی رو در ایران به رسمیت بشناسه !!! (توضیح نداده آخعع چرا ؟)
تحریمها رو هم دست کم ، بخشیش رو لغو بکنه تا نشانه های خوبی ظاهر بشه بر ایشون ..

نسرین ستوده و کمیسیون امنیت ملی

بالاخره بعد از بیش از چهل روز اعتصاب غذای خانم ستوده در اعتراض با برخوردهای غیرقانونی با خانواده
وخصوصا مسئله ممنوع الخروجی دختر ایشون کمیسیون امنیت ملی مجلس جمهوری اسلامی قصد داره این 
هفته از زندان اوین دیدن کنه ...
کلا هم خیلیا تو این هفته ها دلشون خواسته که از اوین دیدن کنن ، از هاشمی رفسنجانی تا احمدی نژاد که 
کلی سر و صدا به راه انداخت تا این کمیسیون مربوطه که تازه بعد از چهل و اندی روز و بعد از این همه
مطلب نویسی و کمپین و طوفان توئیتری و بلاگ و غیره ، تازه میخوان برن ببینن همچین چیزی صحت 
داره یا نه !!
البته نه اینکه برن به صورت خصوصی بررسی کنن شرایط زندانیا رو بلکه به صورت کلی خواهد بود و حتما
بعدش هم خواهند گفت که همه چی روبراهه و شرایط خانم ستوده هم نه از خود ایشون و بلکه از طریق
وزیر دادگستری که به قول خودشون حلقه ارتباط هستن ایشون بین مجلس و قوه قضاییه !!
تازه اگر هم خلافی دیده بشه !! اول کتبا تذکر میدن و بعدش اگه مسئول مربوطه گوش نکرد اون فرد رو 
به مجلس احضار میکنن که خود این قضیه کمه کم میشه شش ماه تا یه سال .. راحت !!
در آخر هم قرار شده پاشن برن همه زندانها و بازداشتگاهها رو چک کنن و به بازجوها بگن که فرق هس
بین بازداشت موقت و زندانی ...مث مورد ستار بهشتی و دیگرانی که در بازداشت جانشون رو از دست 
دادن ، متاسفانه ... اینها قرار شده برن توضیح بدن که آدما رو باید تو زندان بکشن نه توی 
بازداشت موقت !!! 
آخه زشته و آبروی نظام میره ، لابد !!!

پیشنهاد از روسیه ، تصمیم از خامنه ای

یه جورایی آدم یاد تصمیم کبری میفته وقتی پای این جور تصمیمات تو زندگی آدم باز میشه ..دیگه چه برسه 
به اینکه آدم یه کاره ای هم تو مملکت باشه و یه حرفی زده باشه و مجبور بشه عکسش رو عمل کنه !!
این روزها که مذاکره بحثش داغ شده ، روزهاییه که حسابی دنیای بین الملل داره به جمهوری اسلامی 
فشار میاره و به طرز عجیبی شطرنجی بازی میکنه که احتمال برد که برای جمهوری اسلامی نیس که هیچ
فقط باید دید که این مسیر به کجا ختم میشه ؟!
فشارهای آژانس از یک سو برای بازدیدها، تحریمهای بین المللی از سوی دیگه و خطر جنگ از طرف دیگه
دستهای رژیم رو بسته و تنها جایی که باقی گذاشته شده میز مذاکره ای است که باید در آن تمامی شرایط
رو بپذیرن و گرنه اوضاع از این هم بدتر میشه !!
از یه طرف دیگه هم جمهوری اسلامی ،انتخابات میخواد برگزار کنه و نمیدونه که مردم ناراضی از همه چیز
رو به چه بهونه ای پای صندوق بکشونه ، نه اعتمادی مونده و نه لا اقل پولی که بشه چهار تا رای خرید!
به قول اون مامورشون هم حتی ارز واسه تجهیزات سرکوب باقی نمونده !
اما معاون وزیر خارجه روسیه که دولت متبوعش رابطه خوبی با جمهوری اسلامی داره اونجوری که سایتهای
داخلی رژیم نوشتن به جمهوری اسلامی پیشنهاد داده تا برای اینکه بهانه دست اسرائیل ندن برای حمله،
بیاد و با واشنگتن مذاکره مستقیم بکنه و این مذاکره رو به شرط بی خبر نذاشتن مسکو خیلی هم خوب
توصیف کرده ...معاون محترم،آقای ریابکوف این مسئله رو هم یادآوری میکنه که مذاکرات غیر رسمی 
مستقیم توی این مدت در جریان بوده و هست !!!
از سوی دیگر ظاهرا باز هم به نوشته همین سایتهای خبری رژیم ،انگلستان هم پا پیش گذاشته و یه مقام 
ناشناس اظهار کرده که امریکا باید در مذاکرات مستقیم به جمهوری اسلامی تضمین بده که هدفش تغییر
رژیم نیست و فقط عقب نشینی از مسئله هسته ای رو خواستار هستش و حالا هم که خیال همه راحت شده 
که اوباما سر کار مونده دیگه نباید این شانس بزرگ از دست بره !
از طرف دیگه هم ریابکوف روابط مسکو و واشنگتن رو خوب توصیف کرده و خواستار تشدید مناسبات
و بهبود روابط شده ، و عدم مخالفت مسکو با سپر دفاع موشکی رو اعلام میکنه ...ظاهرا امتیازات لازم 
رو به هم دادن !! 
این وسط جمهوری اسلامی هم که در هفته های اخیر شدیدا مشتاق این مذاکرات بوده توسط صالحی وزیر
امور خارجه اعلام و تایید میکنه مذاکرات مستقیم و موضوعی با آمریکا و همین طور مذاکرات غیر مستقیم 
رو و تصمیم برای مذاکره مستقیم با آمریکا و خارج از 1+5 رو به علی خامنه ای واگذار میکنه ..
تصمیمی سرنوشت ساز که اگه بهش تن در نده اوضاع خراب تر میشه و اگه قبول بکنه یعنی جام زهر !!!

آیا ایران مستعمره چین شده است

تقریبا همه ما در چند سال گذشته به حضور خزنده و مداوم چینی ها در اقتصاد ایران عادت کردیم.
از واردات بیل و کلنگ و چاقوی دسته دار تا جا نماز و مهر و تسبیح تا انواع اقسام لباس و کفش تقلبی و
کم کیفیت و همین طور انواع اقسام وسایل الکترونیکی و مبلمان و ...
چند هفته پیش هم که گزارشی رو نقل میکردم از خودروهای چینی که وارد بازار ایران شده و فاقد کیفیت 
مطلوب هستش اما در طول مدت چند ماه اخیر که اقتصاد مملکت دستخوش تغییرات شده و نوعی فروپاشی و 
بلبشوی اقتصادی رخ داده بود،این شرکت ها تونسته بودن خودروهای بی کیفیت رو حدود پونزده تا 
بیست میلیون تومان گرونتر به فروش برسونن و این در حالیه که جدای از کیفیت پایین،قطعات یدکی و خدمات 
پس از فروش خاصی هم برای این خودروها در نظر گرفته نشده...و فقط چینی ها ، قوطی فروختن و پول رو 
به جیب زدن ..
یک گزارش دیگه هم بود،راجع به اینکه ما قبلا فکر میکردیم که این چینی ها،فقط برای برخی مواقع کارشناس
به ایران می فرستن اما توی این مدت متوجه شدیم که چینی هایی که یکی پس از دیگری،پروژه های ایرانی 
رو در اختیار میگیرن و تقریبا رقیبی ندارن مگر اینکه شاید سپاه نخواد !!  نه تنها به کارشناس بسنده نکردن
بلکه انواع و اقسام آدم مثل مهندس و دکتر و تکنسین و حتی کارگر رو هم از چین میارن تا پروژه یک پروژه
تمام قد چینی باشه ....
اما اخیرا چینی ها وارد یک حوضه دیگه هم شدن که با مزگیش با تلخیش یکیه ... اخیرا سفیر چین در ایران
پا جای پای احمدی نژاد گذاشته و وارد فاز سفرهای استانی شده !!
سفیر چین که هفته گذشته به کرمانشاه رفته بود روز سه شنبه هفته پیش سری هم به کردستان زده و با مقامات
از جمله استاندار کردستان دیداری داشته...سفیر چین هدف این سفرها رو تقویت مناسبات دو کشور در سطح
استانها،اعلام کرده!! و سوالی که مطرح میشه اینه که آیا در روابط بین الملل تحکیم روابط در سطح استانها
و شهرها داشتیم و من نمیدونستم ؟! مثلا روابط امریکا و کانادا در سطح کالیفرنیا و تگزاس تقویت میشه یا 
مثلا روابط انگلیس و آلمان در سطح مونیخ و منچستر تقویت شده ؟!!
این سفیر همچنین ضمن اعلام مبادلات تجاری چهل و پنچ میلیارد دلاری چین با ایران اعلام کرده که در پی 
افزایش این مبادلات به وسیله شناسایی پتانسیلها و ظرفیت های استانهای ایران است و قصد دارد این سفرها
را ادامه داده و نکته جالب شروع از کردستانی است که حرف و حدیث زیاد داره و موضوع این مطلب نیس..
اما بد نیس بدونید که محسن رضایی برای مقابله با وضع اقتصادی کنونی پیشنهادات فدرالی خود را تکرار
کرده  و شاید نباید بی مناسبت باشه با این سفرهای بی دغدغه سفیر چین در ایران...
چین علاوه بر شرکتهای خصوصی،هفتاد شرکت کلان دولتی داره که در ایران مستقرند 
و نکته آخر اینکه استاندار کردستان با اشاره به ظرفیتهای منطقه ،شرایط برای حضور شرکتهای چینی را 
در منطقه مهیا دانسته است...
سوال اینجاست که آیا برای تحکیم روابط اقتصادی دو کشور که روابطشان به استانها هم کشیده شده،حضور
استاندار کافیست یا باید مقامات بالاتر و احیانا برخی وزرا نیز حضور داشته باشند یا خیر ؟!
اگر جواب منفیست ، آیا پاسخ مستقیم استاندار کردستان به معنی آن نیست که نیازی به حضور مقام ارشدتر
نیست و حرف سفیر چینی به معنای سند و حجتی است در شکل یک مقام مافوق !!؟

احمدی نژاد دموکرات و منافع نظام در قعر جهنم

این روزها به نظر میاد که بازهم مطابق انتظار علی خامنه ای یک قلپی از جام زهر معروف نوشیده
و رفته یه گوشه ای نشسته و راجع به شعر و فلسفه و تعریف از آخوندهای دیگه حرف میزنه و کاری به 
کار کسی نداره ... احمدی نژاد که خودش محصول دست خامنه ایه پاشده رفته بالی و علیرغم موضع گیری های
فارس یه طوماری بافته و راجع به دموکراسی،کلی حرف زده و گفته که اصولا این دموکراسی آخرین دستاورد
بشریت بوده و خیلی چیز خوبیه ولی بعدش باز شروع کرده از تاریخ بشریت قصه گفتن و اینکه میخواد
نظام بین الملل رو اصلاح کنه !!!
از هفته ها پیش هم که کلمه یهویی فاش کرده که نمیدونم چطور ولایتی و طائب سر از آمریکا در آوردن و
یک دوجین تکذیبیه ، و بعدش هم یک دوجین دیگر مقاله اندر فواید مذاکره پنهان و آشکار با آمریکا و 
بعد هم مصاحبه عباس عبدی ... دیگه کار به مقامات کشوری و لشکری میرسه ...فارس وابسته به 
سپاه استقبال میکنه ... نشریات داخلی همه ورد زبونشون میشه رابطه با آمریکا و بعد پیروزی اوباما
هم دیگه از مهمان پرست تا انواع و اقسام سایتها و روزنامه ها همه و همه یک صدا میگن مذاکره با
آمریکا و بعضی ها هم دست پیش میگیرند که آمریکا باید قبل عید نوروز مذاکره رو شروع کنه !!
چون میخوره به تعطیلات و بعدش هم انتخابات و وقت از دست میره !!
یکی هم مثل لاریجانی قوه قضائیه میگه که باید وقت داد و نمیشه یه شبه با آمریکا به توافق رسید!!
یکی هم مثل برادر دیگه اش میگه که با آمریکا تو قعر جهنم هم مذاکره میکنن تا منافع نظام حفظ شه !!
یکی هم مثل عباس عبدی میگه که آمریکا فقط تضمین بده که کاری به حکومت ایران نداره !
هاشمی رفسنجانی هم دنبال کار دختر و پسرش در زندان هست و همه نشریات هم از سخنرانی های 
حکیمانه اش مینویسند که برای همه چی امروز داره نسخه می پیچه !! اقتصادی،شورایی ،وحدت و ...
....
فقط یک نکته و اون اینکه برخلاف نظر بسیاری به نظر من اصلا اتفاقاتی که افتاده و خواهد افتاد
دور از ذهن نخواهد بود و پیچیده هم نیست...جمهوری اسلامی بدون پول نفت و بدون متحد بین المللی
مثل بچه بی دست و پا میشه ... این روزها هم که اصلاح طلبان قول مساعدت و زیر چتر بودن دادن
و بالایی ها هم درک کردن که بدون اونا و بدون جوونهای تحصیلکرده ، مملکت دو زار هم نمی ارزه
و حالا یادشون افتاده که همه باید برگردن و نظام نیاز داده بهشون !!!
حالا باید دید خاتمی هفتاد و شیش در سال نود و دو چه کسی خواهد شد !؟

بانکها هم طاغوتی شدند

کلا من از این ادبیات طاغوت گفتن به کسی زیاد خوشم نمیاد و اصولا با برچسب زدن زیاد رابطه خوشی ندارم.
اما از اینها گذشته طاغوت در لغت نامه دهخدا به معنای کسی یا چیزی است که بیش از خدا یا در مقام
خدایی پرستش میشه و کلا ریشه های تاریخی و عربی هم داره که خودش موضوع مفصلیه که این کلمه
رو چه کسانی به کار میبردن و چه کسانی رو طاغوت مینامیدند ...ولی موضوع این نوشته نیست!
اما آقای انواری نامی هستن که سرپرست سازمانی به نام کمیته امداد هستن و ایشون مدعی شدن 
که بانک ها سازمان های طاغوتی هستن...
او گفته که بانک ها سازمانهای حزب اللهی نیستن اما مدیراشون حزب اللهی هستن و البته توضیح نداده 
که اگه معتقدن اونا سازمانهای طاغوتین،پس چرا حزب اللهیها رفتن شدن مدیران این سازمانهای
طاغوتی و کفر و ضدخدا و ....!!!؟
و رابین هود وار هم قرار شده به اعتقاد ایشون که بیان این ثروت رو بین محرومان توزیع کنند و البته
ایشون توضیح نداده که کاندیدای ریاست جمهوری هم قراره بشه یا نه ؟!
و بعدش هم مدعی ایجاد شغل در حد چند صدهزار شده ولی بازم نگفته کدوم شغلها رو ایجا کردن که
منبعش هم منابع قرض الحسنه بانک هایی بوده که ظاهرا طاغوتی بودن ولی نمیگه که یه مملکت 
چقدر میتون بی در و پیکر باشه که مثلا یه همچین سازمانی هم بیاد و بعد باز از پولای مردم به خودشون
بده و واسه خودش هم کف مرتب بزنه در حالیکه همه نهادهای اون مملکت دست حزب الله هست
و مثلا مملکت رو اسلامیزه هم کردن ....!!!
اما بانک چیست ؟ بانک نهادی اقتصادیه که برای رنج وسیعی از فعالیتهای اقتصادی مورد استفاده قرار
میگیره و تقریبا شریان حیاتی هر سرزمینی هست و سابقه تاریخیش به زمان ایران باستان(هخامنشیان) هم 
میرسه ولی در قرن چهاردهم میلادی تقریبا به شکل امروزی در میاد که میشه مفصل در ویکی پدیا و
سایر دانشنامه ها راجع بهش مطالعه کرد،تقریبا در دنیای معاصر تمامی دولتها و بسیاری از مردم به این 
مرجع طاغوتی نیاز دارند و به بیان ساده تر قرار نیس کسی پولهاش رو شب بذاره زیر بالش و تا صب
از نگرانی نخوابه ...

مذاکرات پشت پرده با آمریکا

این موضوع ارتباط با آمریکا تقریبا سالی یکبار مطرح میشه و هر با هم با مخالفتهایی که معمولا از سمت 
علی خامنه ای مطرح میشه و یا گاهی هم سپاه و بسیج ،تقریبا کار به جایی نبرده تا به امروز..
اما این متن اخیر اونهم در روزنامه و از یه شخصی که زیاد هم شناخته شده نیست...و به خصوص شیوه
 نگارش که حالت پند و اندرز داره هم جالب هست...مقاله ای در روزنامه مردم سالاری و به قلم فردی
به نام "داوود هرمیداس باوند" !!!
دکتر باوند از اعضای هیئت رهبری جبهه ملی پنجم هست که بعد از درگذشت دکتر ورجاوند،سخنگوی جبهه
ملی هم شد.در واقع شروع این همکاریها هم با جبهه ملی از اواخر دهه هفتاد شروع شده و ظاهرا تا به 
امروز ادامه داشته ...ایشان دکترای خودشون رو از دانشگاه امریکن در واشنگتن دی سی گرفته و در ایران
در دانشگاههای تهران،امام صادق و آزاد در زمینه های حقوق بین الملل و روابط بین الملل تدریس کرده.
پیش از این در وزارت خارجه و نمایندگی ایران در سازمان ملل پستهایی داشته..
او در مقاله اش صحبت از این کرده که دشمنی با امریکا در بسیاری موارد به منافع ملی ایران ضربه زده و
انتقال نفت و گاز منطقه مازندران را مثال میزند که علاوه بر حق ترانزیت و فرصت های شغلی،جایگاه 
ژئوپولتیک ایران را تقویت میکرده و این دشمنیها باعث شده تا ترکیه و عراق و غیره سود ببرند ...
و در واقع این مخالفتهای آمریکا را باعث قرابت ایران کنونی با چین و روسیه میداند!
بنابراین دکتر باوند حل و فصل مشکلات با آمریکا را در پشت پرده یا جلوی پرده را به نفع مصالح ایران
برمیشمرد و باز هم روابط چین و آمریکا را طی سه دهه چهل تا هفتاد را مثالی از این دست آورده و 
بازگشت به میز مذاکره شان رو یادآوری میکند که نهایتا به حفظ منافع دو کشور منتج شده است.
دکتر باوند همچنین پیشنهاد میکند که این مذاکرات با دید مثبت باشد،هرچند که به نتایج مثبت هم الساعه 
نرسد...چرا که معتقد است علیرغم تمام این تحریمها در خود قطعنامه های شورای امنیت ذکر شده که 
راه برای مذاکره و حل و فصل مسالمت آمیز هم باز است و تاکید میکند که چنانچه مذاکرات به نتیجه برسد
قطعا تاثیر مستقیم روی تحریمها داشته و در پایان هم با اشاره به ماده 33 منشور مذاکره را در هر صورت
امری مثبت ارزیابی میکند...
نتیجه گیری ایشون هم خب طبعا اشاره میکنه که این استراتژی یا دیپلماسی باید به یه وحدت برسه که ما
اون رو چراغ سبز از بالا تعبیر میکنیم و منتظر ماههای آینده و نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا
میشیم تا ببینیم از وارد شدن جبهه ملی که سالهاس از طرف وزارت اطلاعات با مشکلاتی مواجه است
چه نتایجی قراره حاصل بشه  و هدفشان چیست ....

قوم و خویشی های حکومتی

من نمیدونم این دعواهای فامیلی رو باید به حساب فرهنگ ایرانی بذارم یا اینکه کلا بازی سیاست همین جوری
بوده از اول و همه با هم فک و فامیل بودن و دعواهای جلو دوربین رو باید نوعی "شو" به حساب
آورد ...در هر دو صورت اون گروهی که همیشه قربانی این سیاست ورزیها یا دعواهای فامیلی شده،ملت 
بوده ...هر چند که این هم یه شعار پوپولیستیه و شاید هر کس دیگری هم به قدرت برسه،اول به قوم و خویش
خودش میرسه...
اما خبرگزاری دانشجویان یه مقاله ای نوشته در رابطه با نسبتهای فامیلی برخی از چهره های اصلاح طلب
و اصولگرا که به اصطلاح مثلا درگیر هستن و خودی و غیر خودی بودن تا دیروز و از این دست موارد.
نکته جالب همزمانی این مقاله با چراغ سبزیه که شورای نگهبان به خاتمی و اصلاح طلبان داده ...
ازدواج پسر محمدرضا باهنر با نوه علی اکبر محتشمی پور(اصولگرا و اصلاح طلب) از این دست است.
محتشمی پور هم وزیر کشور میرحسین موسوی بوده و هم در ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی
نقش موثری داشته است.
مورد دوم برادران حسینی شامل محمد حسینی وزیر ارشاد احمدی نژاد و داماد شیخ محمد هاشمیان است 
و برادرش حمید که فعال اقتصادی در بخش پتروشیمی و عضو اتاق بازرگانی ایران و از نزدیکان به 
هاشمی رفسنجانی است.
عباس امیری فرد که ظاهرا از نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی و مشاور فرهنگی احمدی نژاد است باجناق
فیض الله عرب سرخی است که این روزها به خاطر اقدام علیه امنیت ملی در زندان بسر میبرد...خود 
امیری فر هم مدتی در زندان بوده و یکبار هم برای خودکشی اقدام کرده بوده است..اتهام او ظاهرا ساخت
فیلمی به نام "ظهور نزدیک است" بود.
و اما صادق زیباکلام که از چهره های نزدیک به هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان بوده و همواره یک 
چهره جنجالی بوده دختر بزرگش را به گفته ایسنا به پسر احمد توکلی داده که خود از اقوام علی لاریجانی
به حساب می آید.
ناصر ایمانی که زمانی با احمد توکلی در روزنامه رسالت کار میکردند شوهر خواهر سعید حجاریان،
اشرف بروجردی معاون اجتماعی وزیر کشور خاتمی و علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت
ملی مجلس،خواهر و برادرند و فخر السادات محتشمی پور،همسر مصطفی تاج زاده که در زندان بسر 
میبرد دخترخاله حسین صفار هرندی است که از قضا خیلی هم ضد اصلاح طلب است و ...
حالا ما باید چه نتیجه ای بگیریم ؟!
ایسنا نتیجه گرفته که این پیوندهای قوم و خویشی در کنار پذیرفتن اصول کلی باعث میشود که اینان
همچون خانواده ای زیر یک سقف باشند و این سقف همان نظام معروف است ...

پلیس کودک هم آمد

تقریبا برای همه اقشار و افکار و اعمال،جمهوری اسلامی نیروی نظامی و انتظامی درست کرده که فشار را 
همواره روی ملت حفظ کرده و خواسته های خودش را پیش ببرد ...
از سپاه و بسیج و حزب الله تا پلیس راهنمایی و رانندگی و موتور سوار و جریمه بنویسها تا نیروی به قول
خودشان انتظامی،نیروی ویژه،گشت ارشاد و ...
اما این مورد اخیر دیگه از اون دست کارای عجیبه ...پلیس کودکان !!
که نیاز به تخصص ویژه داره و برای پیشگیری از جرایم طراحی شده ...
معلوم نیس که این کودکان در چه رده سنی تعریف میشن و چگونه جرایمی رو میتونن مرتکب بشن که 
این نیروها قصد پیشگیری دارن !؟
مثلا فکر کنیم که یه بچه یه تفنگ گرفته که بره بانک بزنه،همدستشم پشت ماشینه !!
یا میخواد با ریختن سم تو غذای مامان و باباش اونا رو به قتل برسونه !!
ظاهرا هم رییس پلیس پیشگیری ناجا،ایجاد چنین نهادی رو اصولا پیش بینی شده در قانون میدونه والان
تنها مشکل این است که اینو در کلانتریها باید قرار بدن یا پلیس آگاهی !!!
بعدها که تصمیم گرفتن که این سازمان رو کجا جا بدن بعد شروع به استخدام نیرو و آموزش اونها میکنن
و بعد نقش کودکان رو در جرایم اینا بررسی میکنن و بعدش رو نگفته که چی کار میکنن..
آموزش و پیشگیری میکنن ...یعنی فرض بر اینه که قیافه کودک به خلافکارها میخورد و در نتیجه او را
قانع میکنن که خلاف نکنه ؟!یا مثلا در واقعه ای ناخواسته کودک درگیر میشود که خب دیگر پیشگیری
نیست و واقعه اتفاق افتاده...کودکانی که به اعتراف خودشان معضلی نداشته اند که قابل طرح باشد و
معمولا هم در اکثر حوادث،قربانی میشوند...یا به شکل ضرب و شتم و یا اینکه گاها،متاسفانه جانشان را
از دست میدهند..
دلیل ایجاد این نهاد به واقع چیست ؟
نهادینه کردن ترس از نیروهای امنیتی .....شاید !

مقدسات آسمانی و حقوق بشر

داستان از جایی شروع میشه که یک عضو مجلس خبرگان ،که دقیقا هم هیچوقت معلوم نشد ،علت تاسیس همچین
مجلسی اصلا چی بوده... ادعا کرده که توهین به مقدسات،نقض حقوق بشر هستش!!!
چی؟
مگه این مقدسات آسمانی نبودن ...چرا یه دفعه از این وری میشه قضیه ؟!
یاد مطلبی افتادم که نوشتم و در کمتر از بیست و چهار ساعت،بلاگم در بلاگفا مسدود شد...
البته من اون رو جایی نگه داشتم و بعدها به این بلاگ منتقلش کردم
تو اون مطلب صادق لاریجانی(رئیس قوه قضاییه) از قولش نوشته بودم که :
غربیها حق اطاعت از خداوند در منشور حقوق بشر را نادیده گرفته اند!  

غریب ترین حرف ممکن اینه که در یه مملکتی مثل ایران،طرف به واسطه عقایدش(بهایی،مسحیت و ..)
که هیچ ضرری هم برای کسی نداره،کارش به زندان و شکنجه و اعدام میکشه و این نقض حقوق 
بشر به حساب نمیاد در سیستم جمهوری اسلامی ...اما اگه تو دنیای آزاد یکی توی سایتی یا مجله ای یه
فیلمی،کاریکاتوری بسازه ..اون وقت این میشه نقض حقوق بشر!!
و واکنشهای وحشیانه و قتل و بر هم زدن آرامش میشود خیزش اسلامی که از حقوق مسلم میباشد!!!
جالب اینه که این عضو خبرگان(هریسی) به منشور حقوق بشر اشاره کرده و خواهان حفظ حرمت دین 
و عقاید شخصی مردم شده در حالیکه طبق آخرین گزارش عفو بین الملل اوضاع مسیحیان و نوکیشان
مسیحی در ایران،بسیار دردناک و نگران کننده ذکر شده !!
نکته دیگه اینکه معنای دفاع در جمله مسلمانان از عقاید خود دفاع میکنند و در این راه از جان و مال
خویش خرج میکنن چیه ؟
کشتن و حمله بردن تا جایی که من میدونم به معنای تهاجم هست و نه تدافع و کشتن یه نفر دیگه هم 
گذشتن از جان او محسوب میشه نه گذاشتن از جان خود ...
نکته آخر اینکه برخلاف عضو خبرگان که نظرش اینه که این حرکات قدرت مسلمانها رو نشون میده..
من فکر نمیکنم رفتن جلوی در سفارت و پرچم آتیش زدن و تهدید به تسخیر سفارت و کشتن دیپلماتهای
بیگناه و غیر مسلح،و تعیین جایزه برای سر فلان کس که فیلم ساخته یا کاریکاتور کشیده هیچ نشانی نه
از حقوق بشر داره ،نه انسانیت و نه حتی اثری از منش و رفتار دینی ...این رفتار شبیه
یه آدم عصبانیه که از فرط ضعف در منطق،فیزیکی میخواد حرفش رو به کرسی بنشونه ...

 

وقتی برای دولتمرد شدن فرمانده سپاه

خب پیرامون نشست خبری محمد علی جعفری فرمانده سپاه 
خیلی عجیبه که در واقع یه فرمانده سپاه که غالبا هم با قلدری خاصی حرف میزنن بیاد و کمی هم نسبتا دیپلماتیک
صحبت کنه و در عوالم سیاسی بیاد و میانه روی پیشه کنه ..ببینیم چی گفته این فرمانده که دست بزنش رو 
حالا راس یا دروغ،احمدی نژاد میگن چشیده !!
بعد از محکوم کردن اون فیلم معروفی که این روزها بازارش داغه...و رجز خوانی های معمول برای اسرائیل
جعفری نسبت به حمله احتمالی به ایران ابراز تردید میکنه و بعید میدونه که در صورت حمله اسرائیل،
امریکا و دیگر کشورها همراهیش کنن و این حرفا رو جنگ روانی توصیف میکنه...
فکر میکنم برای اولین بار هست در چند روز اخیر که یه مقام کشوری و لشکری،ساخت فیلم اخیر درباره 
پیامبر مسلمونها رو ،مجوزی برای آدمکشی نمیدونه به خصوص که اون آدم دیپلمات آمریکایی هم باشه..
البته نگفته که گروگان گیری شون مجاز هست یا نه ؟!
او چند گام هم جلوتر رفته و برخلاف رویه معمول فرماندهان سپاه و بسیج،نه تنها اسرائیل رو تهدید نمیکنه
بلکه حمله پیش دستانه جمهوری اسلامی رو هم منتفی میدونه ...اما این بحث رو هم به قوت خودش باقی
میگذاره که اگه اسرائیل حمله کنه معادلات تغییر کرده و جمهوری اسلامی در تعهداتش(که معلوم نیس به
کی یا چی،چه جور تعهدی هم داده)تجدید نظر میکنه...
اما چالشی ترین بخش حرفاش زمانیه که از حضور نیروهای سپاه در سوریه پرده برمیداره و رسما اعتراف
به عمل میکنه ... هرچند که تاییدش در حد عملیات نظامی نیس اما کمکهای مالی و مشاوره ای رو به 
عنوان یه افتخار حساب میکنه...و حمایت نظامی از سوریه رو در شرایط حمله بسته به شرایط میدونه
بعدش از پیشرفتهای سپاه در موشک هوا کردن و تولید پهپاد صحبت میکنه تا برسه به انتخابات....
در ظاهر خیال سردار از همه چی راحته و نیازی نمیبینه که برای انتخابات آینده کار امنیتی خاصی 
رو سپاه انجام بده...البته این خودش گویای این هست که پس انتخابات برای سپاه مسئله امنیتی به 
حساب میاد و قبلا این کارو انجام داده و ایندفعه احساس نمیکنه که لازم هس که بازم همون کارو بکنه
اما ظاهرا سردار سناتور شده ما یادش رفته که به زودی سپاه مانور امنیتی برگزار میکنه...مشابه قبل
...شاید به همین دلیل هس که میگه سپاه روشنگری خواهد کرد و توضیح بیشتری نمیده که این 
روشنگری در چه حدی هست؟مثلا زندانی کردن فعالین سیاسی هم جزو همین روشنگریه ؟!
سپس جواب تابش رو هم میده و میگه که چون اصلاح طلبا خط خودشون رو از تندرو ها جدا کردن 
هیچ مشکلی برای شرکت در انتخابات هم ندارن...یعنی چراغ سبزه ..
پیش بینی حوادث سوریه،تجلیل از خود برای امنیت اجلاس سران و کمک به بهبود وضع اقتصاد بخش دیگری
از صحبتهای جعفری بود...اما نکات قابل تامل او در بخشهای پایانی اظهار تمایل برای برقراری ارتباط با
اروپا،پرهیز از دستیابی به بمب اتم(به سبب حرام بودن!!)،عدم تقابل با رزمایش اخیر سی کشور در خلیج 
فارس،و توضیح پیرامون نوع روابط جمهوری اسلامی با چین و روسیه بود که همگی به نوعی هم حاوی
سیگنالهایی بود برای مخاطب خاص که کار همیشه جمهوری اسلامیس و البته با انصاف کمی هم مواضع
معتدل تر از چند سال اخیر و مسئولانه تر نسبت به سایر مقامات نظامی و حتی احمدی نژادی که مدتی اس
که در قامت ریاست جمهوری ظاهر شده بود...شاید بیشتر از همه من رو یاد رفسنجانی انداخت!
شاید یکی دیگر از فرماندهان سپاه هم برای رجال سیاسی شدن نقشه هایی در سر دارد....

روز بلاگستان فارسی،هفته بلاگی

کلا من از اون دسته آدما بودم که ترجیح میدادم همه حرفمو،مستقیم و رودررو بگم و هیچ وقت زیاد از نامه نگاری
و اس ام اس و ایمیل و اینا خوشم نمیاد...اما چه کنیم که جامعه مجازی دست مارو هم گذاشت تو حنا ...
یادم نمیاد از کی با بلاگ نویسی آشنا شدم،ولی یادمه که ازش خیلی خوشم اومده بود
یادمه که اولین نوشته هام متن های ادبی زاییده ذهنم بود
اما بعدها موضوعاتم اجتماعی تر و سیاسی تر شد و اینی شد که الان میبینید
و بلاگی که هنوز که هنوزه،مسدوده و بعید میدونم باز شه 
بلاگ مثل خونه آدم میمونه ...توش حرفاتو راحت میزنی
مثل اتاق شخصیت هرجوری دلت میخواد مرتبش میکنی یا شلخته هر چیزیو یه جا پرت میکنی
حالا گهگاهی هم آدما میان درتو میزنن و پای حرفتم میشینن
ولی مثل زندگیامون،آخرش ما میمونیم و بلاگ
من فکر میکنم تا رمق داره آدم باید بنویسه...حتی اگه خونده نشه
بلاگ شناسنامه مغزته و خوشبختانه کاغذ نیس که بسوزه و پاره بشه ...هست
چه تو باشی و چه نباشی...وقتی نوشته های قدیمی تر رو میخونم میفهمم که عقلم 
توی این سالها چقدر با گذشته فرق کرده...
فکر میکنم هر کی از هر جا شروع کنه و هر موقع شروع کنه بد نیس...
پس کیبوردتو بردار و بنویس
وبلاگ فارسی بنویس
...
امروز روز بلاگستان فارسی است.

 

چگونه رفتاری باعث سکته میشود یا چگونه عمر خود را بیافزاییم به روش مذهبی

من به شخصه تا امروز فک میکردم که طول عمر آدمها بستگی به میزان سلامتیشون داره و شامل تغذیه و ورزش
و سیگار و اینها میشه اما امروز به یه چیز عجیب برخورد کردم و فهمیدم که از لحاظ شریعت داستان اینجوریا هم
نیس که من فک میکردم...یعنی من اگه از لحاظ دین کار خوب انجام بدم عمرم زیاد میشه و اگه کار بد انجام بدم 
عمرم کم میشه ...یعنی باید حواسم باشه که کارهای خوبو بیشتر انجام بدم که توی جمع و تفریق کارام و به قول
عالمان دینی،اعمالم عدد مثبت بیاد تا عمرم بیشتر شه  و مثلا عمر نوح داشته باشم..
داشتم صحبتهای مجتبی تهرانی از مدرسین اخلاق رو میخوندم که ظاهرا سمت آیت الله رو هم یدک میکشه ...
یه سری حدیث در درسی که داشته نقل میکنه و بعدش قبل از اینکه وارد تفسیر اون بشه یه مثالی میزنه که اگه
فرضا آدم تو خونش یه ظرفی،بطری،چیزی ببینه و فک کنه آبه و بره بخورتش و بعدا که تا تهش رو خورد و
فهمید که خاک عالم! این که ابسولوت بوده دیگه چه بخواد و چه نخواد مست کرده و حالش رو برده و درسته
که جهنم نمیره ولی به هر حال این روش اثر کرده و باید دقت کرد که ودکا رو در هر ظرفی نریزیم و اشتباهی
نخوریم (البته اینجا که همه چی معلومه و از این اشتباها پیش نیومده)
وی بعد از اینکه توضیح میده که اینایی که داره میگه مهمه ...بعد روایت میکنه که یه سری اعمال طول عمر 
رو افزایش میده(عرضش رو افزایش نمیده)ولی به شنونده ها میگه که پای منبر شنیده اید و خودش از ذکر مثال
خودداری میکنه تا همه پای منبر نشسته ها زیاد عمر نکنن مثل خودش!!!
اما در مورد کاهش عمر مثال میزنه که زنا یا همان رابطه صمیمانه با زنی غیر از همسر خود باعث سکته میشه!
یعنی از فردا هر کی شوهرش سکته کرد از الان در جریان باشه که چی کار کرده و زیاد واسش غصه نخورید
و برید بالای قبرش و بگید مرتیکه هرزه ،فلان و بهمان !!!
و باز هم روایت و حدیث که خوب باشی عمرت زیاد میشه و بد باشی،فرتی میمیری!
و در پایان درس هم اعلام میکنه که امیدوارم به اندازه کافی ترسیده باشید !!!
موندم این دیکتاتورایی که این همه آدم میکشن و زندگی هایی رو تباه میکنن رو این احادیث و روایات چیزی توش
نیس که بگه چرا عمرشون تمومی نداره ولی یه جوونی که در راه دموکراسی و دگراندیشی و احقاق حقوقش
برمیاد عمرش یا تو زندونه یا با جوخه های اعدام به زندگیش خاتمه میدن....اینا داستانش چیه ؟
 

سپاه پاسداران؛نم و دیپلماسی بسیجی

توی دنیا در طول سال انواع و اقسام اجلاسها و نشست ها برگزار میشه و شاید بعضا میزبان بسیاری از بزرگان 
دنیای سیاست هم در این اجلاسها باشیم...گاهی هم مخالفان حضور این چهره ها دست به تظاهراتهای گسترده
بزنن...شاید هم دستاوردهای این طور اجلاسهایی در سطح جهانی تاثیر گذار باشن..
اما قطعا هیچکدوم از کشورهای دنیا واسه برگزاری یه اجلاس نه شهر و مملکت رو به تعطیلی میکشن و نه
انقدر واسه خودشون نوشابه باز میکنن که یه اجلاس برگزار کردیم در سطح لالیگا و ...
خب سپاه پاسداران طبیعتا به لحاظ اینکه متولی این نمایش بوده بیانیه میده و از اینکه اجلاس انقدر باشکوه
برگزار شده(نمیدونم اینا به چی میگن با شکوه)از همه تشکر کرده،از خامنه ای گرفته تا صدا و سیما و دولت
و مردم تهران(نمیدونم خانواده رجبی هست واسه تشکر یا نه!)
سپاه با تحلیل رخدادهای پیش و پس از اجلاس نم به این نتیجه میرسه که سیلی محکمی به صورت آمریکا
زده شده و الان جای یه دست تو صورت آمریکاس!!
بیانیه سپاه عملکرد صدا وسیما رو مطلوب توصیف کرده(بخونید راضی ام ازت)و پوشش خبری رو هوشمندانه
دونسته و البته توضیح داده نشده که ترجمه غلط و غولوط هم جزو همین طراحی هوشمندانه بوده یا نه که 
تازه بعدا هم میخوان بیشتر ازش استفاده کنن(نه اینکه صدا و سیما،رسانه با صداقتیه آخه)
بعدش هم که از خودشون تشکر میکنه که به به و چه چه ،عجب امنیتی برقرار کردیم و البته بعدا با خودشون
شکسته نفسی میکنه و میگه که وظیفه شون بوده و از این تعارفا...
اما وقتی میرسه به خامنه ای(بیانیه) این خبر رو میده که صحبتهاش قرار منشا تحولات شگرفی بشه که باید
یاد آور شم که صحبتهای خامنه ای همیشه منشا تحولات شگرفی بوده مثل بیست و نه خرداد هشتاد و هشت.
و بیانیه ای که بیشتر من رو یاد احمدی نژاد میندازه:
مدیریت جهانی،اصلاح شورای امنیت و تحریم یکجانیه و غیره!!
البته کلا نظام اسلامی همینه دیگه...همه حرفاشون مثل همه ... نوع گفتنش فرق داره..ایدئولوژی یکیه .
در پایان بیانیه سپاه هم از دولت احمدی نژاد تشکر شده و بهش گوشزد شده که از این فرصت سه ساله راهبری
جمهوری اسلامی واسه عدم تعهد استفاده کنه ویادشون رفته این بابا یه سال دیگه میره،وقت تلف شده هم مث
اینکه حساب میشه...و حالا که خامنه ای دیوار رسانه ای رو آورده پایین!!
با استفاده از دیپلماسی بسیجی و جهادی از این فرصت استفاده کنه و هم جمهوری اسلامی و هم جهان رو از 
این پیچ خفن رد کنه و جامعه بشری رو با جمهوری اسلامی پیشتاز آشنا کنه ...
خیلی هم پز الگوهاشون رو میدن...کلا فک کنم این کشورهایی که اومدن بعضیاشون خیلی داغون بودن ولی 
ایران تنها کشوریه که با این الگوها از سطح کشورهایی مثل فرانسه،مثل ژاپن یا کره جنوبی و حتی ترکیه نزول
کرده و به جایی رسیده که دیپلماسی بسیجی ایران رو از افغانستان هم پایین تر کشونده ...
یعنی یه جورایی این دیپلماسی یه سور زده به دیپلماسی طالبانیا....
 

فارس و درآمدزایی مهمانهای اجلاس سران

معاون سازمان گردشگری گویا با فارس مصاحبه کرده و گفته که معمولا در این گونه اجلاسها برای هر مهمان
نزدیک به دوهزار دلار درآمد از گردشگری به دس میاد...
خب با فرض دو هزار دلار باید گفت یعنی هر کشور در حد مجاز مصرف،ده هزار دلار درآمد روی دست 
ایران گذاشته و با قبول حرف مسئولان جمهوری اسلامی ،یعنی اینکه بپذیریم صد کشور در این نشستها 
حضور دارن با یه حساب سر انگشتی میشه یک میلیون دلار و این یعنی با دلاری دو هزار تومن 
تا بعدا ببینیم این درآمدهای سرشار سر از کجا در میاره ؟!بعد نکته اینجاس که این سران اومدن اجلاس برگزار کنن یا اومدن دنبال قر و فر؟!
از صب تا شب اون توئن یا تو هتل ..پا نمیشن برن ایرانگردی کنن که ...انقدر هم بخور بخور هس که هر کشور
ورداره صد تا رو با خودش بیاره ....تهرانو که خلوت کردن،تمام شهرو از بالا تا پایین بیست بار سابیدن
نیروهای امنیتی تو خیابون کلا ولو ...اینها خرج نداره ؟!
یه ذره هماهنگ باش آخه ...

مجری منطقی صدا و سیما یا سردار سپاه

این مجری که صحبتش رو میکنم رو از برنامه "دیروز،امروز،فردا" بیشتر از همه جای دیگه میشناسیم..
سعی میکنه خودشون منطقی جلوه بده و میانه رو...وحید یامین پور
امروز توی خبرگزاری فارس شاکی بود از گوگل پلاس که اکانتشو ظاهرا چند روز پیش مسدود کرده بوده 
به خاطر مطالبی که منتشر کرده و او هم زود انگشت گذاشته بود روی دموکراسی،که اینا نمیذارن آدم حرفش
رو بزنه و مافیاست تو این شبکه های اجتماعی و از این مذخرفات...
فقط یاد آوری میکنم که وبلاگ من در بلاگستان فارسی که هم اکنون مدت زیادی هست که مسدود شده به
خاطر انتقاد از مقامات جمهوری اسلامی....و تازه با تعقیب کیفری!!
اما ایشون چی نوشته که گوگل چند روزی با توجه به اینکه مردم گزارش کرده بودن،اکانتش رو محدود کرده
بوده...چیزی که خودش اسمش رو گذاشته ترور اکانت به مناسبت روز قدس!!!
مطالبی که به قول خودش با محوریت قرآن بوده و لزوم جهاد با کفار،منافقین و اسرائیل!!
این متن اوست:
"هيچ پيامبری صلح كل نبوده است. پيشتر گفته بودم كه آنروی سكه انتظار فرج، كينه اسرائيل و امريكاست.
احقاق حق يعنی مبارزه با باطل و مبارزه كينه می خواهد كينه ای كه فقط با كشتن ظالمان آرام می شود"
آیاتی از سوره توبه رو مثال زده که واقعا باید دید این چه دینیه که دستور میده که کینه بکنی با یکی دیگه
انگار نه انگار که به قول خودشون اون یکی دیگه رو هم خدا آفریده و بعدش هم پاشی بری یارو رو بکشی!
خوب تروریست دیگه به کی میگن آقای دکتر ؟!
اما اوضاع جالبتر هم میشه ...لینک میده به بلاگش و یاد ایام شباب میفته در لبنان
دهه هشتاد رو تصویر میکنه و سالگردهای هجده تیر رو منافقانه حساب میکنه و میگه که برای دوری از
اینها پامیشه میره لبنان،پیش برادران!!
بعد تعریف میکنه که با حزب اللهی ها حرف میزده و میگفته ما از اصولمون تنازل کردیم ..شما نکنید و 
برادر هم میگه بش که خیالت راحت که ما همش در مبارزه ایم ...فرداش میره سید حسن نصرالله رو
میبینه و روز بعد هم با معاون اطلاعات عملیات حزب الله میره تا یه جایی رو ببینه که مربوط به جنگ
اسرائیل و لبنان بوده و هر روز به همین منوال بوده ...
واقعا این یه مجری ساده و شیک و اسلامیه تلویزیونه یا از سرداران سپاه؟

سوریه،میزبان فینال یا مبدا تحولات منطقه ای

در حالیکه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی خیلی ها رو ترسونده و موشک هوا کردن رو
از برکات چشم انداز بیست ساله دونسته و در طرف مقابل هم تایید میکنه که در بحث اقتصاد و علم و اشتغال 
و خیلی از جوانب دیگه نظام جمهوری اسلامی دچار عقب موندگیه...سراغ سوریه میره و اونو محل 
رویارویی آخر یا فینال ایران و آمریکا میدونه!!
خب اینکه سوریه خونه آخریه که برای جمهوری اسلامی مونده،هیچ شکی نیس و نقل محافل بوده در ماههای
گذشته.... و اینکه اگه اختیار سوریه بیفته دست غرب بسیاری از شریانهای حیاتی جمهوری اسلامی قطع 
میشه ،هم برای همه یه مسئله بدیهیه ...
اما یک نکته ای که توی این یه سال گذشته قدری مبهم بوده و شاید چشم انداز آینده تحولات منطقه رو 
باید از این لحاظ بهش نگاه کرد ...اینه که دقیقا متوجه نشدیم که چه کسی یا کسانی مردم سوریه رو مسلح
کردن و الان دارن مبارزات مسلحانه انجام میدن ...در واقع گروههای زیادی ازشون اسم برده میشه که
محل گمانه زنی هستن...
شاید توی نگاه اول تحولات عربی تحولاتی مردمی به حساب بیان اما با نگاه دوباره ای به این تحولات 
سر در گم و بدون رهبری...گروههای لیبرال تر قدرت دو دستی تقدیم اسلامگراها کردن و فقط زمان میتونه
بگه که سرنوشت این سرزمینها به کجا میرسه ...
در نگاه خوشبینانه،فرض اینه که نیروهای مردمی بیان اسد رو به روز قذافی بندازن...اما فعلا توازنی که 
بین قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای برقرار شده،کم کم اتفاقات سوریه رو برای جهانیان عادی کرده و 
از این به بعد کشت و کشتار در سوریه یه عمر عادی میشه و بقیه کشورها در عبور از این کشور باید 
مواظب خودشون باشن...انگار که مثلا دارن از یه کشور آفریقایی جنگزده رد میشن...
احتمال این قضیه هست که سوریه بشه محل فینال همگان وتبدیل بشه به یه کشور جنگزده و تیکه تیکه
در این صورت احتمال اتفاقاتی بسیار گسترده تر رو باید توی منطقه خاورمیانه شاهد باشیم...

حضور پررنگ اصلاحات با مبانی هاشمی

این که آیا بالاخره اصلاح طلبا میخوان تو انتخابات سال 92 شرکت کنن یا تحریمش کنن سوالی بوده که توی ماههای
گذشته خیلی ها راجع بهش نظر دادن و گمانه زنیها شده...اما بالاخره یه چهره ای به جلو پا گذاشته و سعی
داره که خیال همه رو هم راحت کنه ...کم سن و سال تر اما قطعا با انگیزه تر و تشنه قدرت و به نظر میاد اهل بحث
و مباحثه و مناظره اس...اعتماد به نفسش زیاده و سعی داره میکنه که وارد حوزه اینترنت و شبکه های
اجتماعی هم بشه...در اردیبهشت سال 88 هم به عنوان مشاور مهدی کروبی در امور جوانان انتخاب شده بود..
محمد زارع فومنی که با خبرگزاریهای جمهوری اسلامی مصاحبه میکرده ...خودش رو از جمله اصلاح طلبان
خط امامی میدونه که از قضیه خرداد 88 کاملا فاصله میگیره و اونا رو فتنه گر میدونه وظاهرا مواضع
تندی هم علیه اون قضایا گرفته !!
دبیر کل جبهه مردمی اصلاحات خبر از این میده که جریان اصولگرایی در آینده ای نزدیک شکستی سنگین رو
از اصلاح طلبان یا شبه اصلاح طلبان میخورن و توضیح میده که شبه اصلاح طلبان،جریانیست در درون خود
اصولگراها که  تفکراتی نزدیک به اصلاح طلبان دارن...البته او توضیح نمیده که دقیقا اصلاح طلبا چه جور
تفکری دارن که این تفکر درون اصولگراها رو شبیه خودشون میدونه !!!
ظاهرا هم جلسات اصلاحات به خوبی تا حالا برگزار شده و به نتایج خوب و جمع بندی رسیدن و در عین حال که
جریاناتی اصلاحی تعامل خوبی با هم دارن روی کمک اصولگراهای معتدل هم حساب باز کردن ...اما جالب
اونجاس که تاثیر اصولگراهای تندرو رو در عرصه مملکت در حد صفر میدونه ....گویا توی ایران زندگی
نمیکنه و تاثیر رفتارها رو چه در داخل و چه در بین الملل نمیبینه !!
فومنی ادامه میده که اصلاحات به این نتیجه رسیدن که باید یک کاندیدا داشته باشن و برای حرکت در مسیر
مبانی هاشمی رفسنجانی رو که اعتدال هستش رو مبنا قرار دادن و تلویحا قول میده که شلوغ بازی در نمیارن
و هیاهو به پا نمیکنن ...و برای این کار هم باید با ثروت اندوزانی رقابت بکنن که حاضر نیستن از قدرت دل
بکنن و واسه همین دائما در حال بدرفتاری سیاسی هستن و در عین حال هم استقبال میکنه از حضور مشایی
برای داغتر شدن تنور انتخابات ...
فک میکنم این پارگراف تفکرات آتی اصلاح طلبا رو تا حد زیادی مشخص کرد...
تن دادن به قانون جمهوری اسلامی،تاثیر پذیری از هاشمی،پیروی از خامنه ای و رقابت با دولتی های امروز

تب زلزله و حذف هدفمند دختران

میگن که وقتی طرف داغه ..هیچی نگو،تا بعدا که اوضاع آروم شد بعدا بیا بگو که منطقی تر بشینه به حرفت
فکر کنه ولی من همین الان میگم چون هم کم حافظه ام و هم میدونم بعدها این قضیه هم مث خیلی مسائل دیگه
که عادی شد اینم عادی میشه...
خب تو شمال غرب مملکتمون زلزله اومده ...چیز عجیبیم نیس...شاید بیشتر از انگشتای دستم تو جاهایی بودم
که زلزله اومده بوده و حتی شده بود شب تا صب هم نخوابم ...بم رو هم به یاد دارم که چه فاجعه ای بود و
این که تو اون زمان سعی کردیم کمکی باشیم برای بازمانده ها یا لااقل باهاشون همدردی کردم در زمان خودش!
اما حالا که چی ؟
این آدمایی که از دیروز شدن کاسه داغتر از آش حرف حسابشون چیه!؟
زلزله کار یه دقیقس...من چشیدم...تو ده ثانیه از این رو به اون رو میشه همه چیز...وقتم نداری که فک کنی
یا همه چی میاد رو سر آدم و یا زلزله تموم میشه و هیچیم نمیشه...اگه یه روزی هم خدای نکرده آوار ریخت
یا میان نجاتت میدن ..بستگان یا هم سرنوشت آدم تموم میشه اون زیر...این دیگه بسته به همت مردم و سرعت
عمل نیروهای امداد و تجهیزات داره و به هر حال یه عده ای قربانی میشن ..خواسته یا ناخواسته...
از جمهوری اسلامی هم انتظار بیش از این نمیرفت و نمیره...روستاهایی با امکانات ضعیف ساخت مسکن ...
خبر رسانی ضعیف و خفیف...و اهمال در امداد و نجات ...چیز جدیدی هم نیس...جمهوری اسلامی همینه ...
فقط خوردن رو خوب بلده...خصوصا اینکه توی ایامی باشه که مثلا قرار بوده خداشون فرشته بفرسته و
ماه مهمونی از این حرفا که اصلا نمیاد تبلیغاتش رو با اخبار لحظه به لحظه یه روستا خراب کنه که از نون
خوردن بیفته !!با فحش دادن هم به صدا و سیما نظرشون عوض نمیشه !!
اصلا اگه خبر رسانی میکرد چی ....اونوقت میشد جمهوری اسلامی خوب و بشر دوست !؟
به هرحال اونهایی که در صحنه بودن و هستن خوب میدونن چکار کنن و لازم نیس کسی از
فرانسه و کانادا و کره جنوبی و گینه بیسائو راه حل ارائه بده ...سیاه کردن پروفایل فیسبوک هم کاری نخواهد
کرد واسه بازمانده هاشون...تا اون روزی که یه سقف درس حسابی بالا سر مردم این روستاها نبود،اصلا
کسی میدونس که همچین روستایی هم هس با امکانات پایین...بم و رودبار رو باید با زلزله شون به یادمون
بیاریم ...نه با مردمانش؟!!
من حرفم حرف زنده هاس...حرف اونایی که هستن و هنوز باید با جمهوری اسلامی زندگی کنن...
تو همین روزها که کم نیس مصیبتای ایران...قانون گذاشتن که نصف جامعه تحصیلکرده رو خونه نشین کنن
کلی رشته دانشگاهی رو واسه دخترا ممنوع کردن....سی و شیش دانشگاه در هفتاد و هفت رشته کارشناسی
دخترا رو از حضور توی دانشگاه منع کردن ...که یا برن سراغ درسای دیگه یا دانشگاه رو دورش رو خط
بکشن و بشینن تو خونه تا سیاست زاد و ولد توی جمهوری اسلامی رو رونق ببخشن...تا از این راه مثلا
پسرا به شغلهای بهتر برسن و بتونن ازدواج کنن و به خاطر جایگاه پایینتر دختر بهش سرکوفت بزنن!!
اما جدای از این،با حذف بیش از نیمی از پذیرفته شدگان کنکور یعنی دختران و پایین کشیدن سطح رقابت
در آینده ای نه چندان دور شاهد پایین آمدن سطح علمی دانشگاهها هم خواهیم بود...
بماند از تاثیرات روانی این کار روی جامعه در طول سالیان...چه زنان و چه مردان!
هر کدام از مشکلاتی که جمهوری اسلام به وجود اورده کم از تخریب یه زلزله مهیب نداره ...
زلزله جان تعدادی انسان رو خواهد گرفت ....
جمهوری اسلامی تمدن،فرهنگ و علم و تاریخ و زندگی چند نسل را نابود کرده!!

ایرلاین ها و مقاومت اقتصادی

یعنی من اگه بفهمم این مقاومت اقتصادی گریبان کیو به غیر از مردم میگیره واقعا خوشحال میشم...
یعنی حتی ایرلاین ها هم که نقش خاص خودشون در کنترل جمعیت رو تو این چند سال به خوبی
اثبات کردن و یکی از پرخطرترین سفرها توی ایران با هواپیما هستش...
با این حال باز هم روی سنگ پا رو سفید کردن!!
حتی با اینکه توی این بازار بی سوختی و گرونی ارز دولت جمهوری اسلامی کلی بهشون حال داده و
انواع و اقسام تسهیلات رو بهشون داده بازم دست از سر مسافرا برنمیدارن!
یعنی دو لقمه غذایی که میدن،اون شکلات کپک زده رو هم میخوان ندن ..لایحه اش رو هم نوشتن!!
میگن پرواز داخلی  زمانش کوتاهه واسه همین نیاز به غذا نیس و تازه تو خارجم همین جوریه!!!
نه آقا،ما خودمون خارج داده ایم ...هیچ هم اینجور نیس ...واسه پنج قدم راه هم تو خارج غذا میدن
بعدش هم مگه اتوبوسه ؟!
مگه طرف تا میره تو فرودگاه،زود میپره تو هواپیما و بعدش هم راننده که مطمئن میشه که همه هستن
گازشو میگیره و میره !!!
یه ساعت تو فرودگاه ملت رو معطل میکنن و بعد از کلی دنگ و فنگ تازه وقتی همه میرن تو هواپیما
...هواپیماهای ایران رو یکی باید بیاد هندل بزنه تا روشن شه ...بعد موتورش گرم شه ...بعد اگه برج
کنترل سوتی نده کم کم بره رو باند و بپره تازه خودش میشه دو ساعت ....پنج دقیقه که نیس لا اقل یه
نیم ساعتی ملت اون بالان...تازه واسه تکونایی هم که میخوره هواپیما ،همه قندا افتاده که دیگه کم کم
یه لیوان آب و یه بسته شوکولات رو باید داشته باشن...لامصب اتوبوس هم که سوار میشی اینا رو میده
دیگه ...بعد ایرلاین با اون دبدبه و کبکبه نمیخواد بده ؟!!

موسوی،رییس دولت کم توقع جمهوری اسلامی

روزنامه اعتماد یه مصاحبه ای رو ترتیب داده با عباس سلیمی نمین که یه زمانی از طرفدارای احمدی نژاد بوده و یه 

زمانی دستی در روزنامه نگاری هم داشته و رییس دفتر مطالعات تاریخ هم هس...موضوع از این قراره که میخوان 

بررسی کنن ببیینن چی میشه که بعد از یه مدتی رییس جمهور مملکت که معتمد نظامه یهو تبدیل به اپوزوسیون 

الکی نظام میشه(البته اون الکیش رو اونا ننوشتن) و تو روی رهبری وامیسه و تصمیم میگیرن که قانونو دور بزنن

و قدرت بیشتری به دست بیارن!!!

بعدش که یکم صحبت گرم میشه مصاحبه کننده به میرحسین موسوی اشاره میکنه به عنوان رییس دولت که آیا

اونم مثل خاتمی و هاشمی و احمدی نژاد زیاده خواه بوده و سلیمی نمین جوابش منفیه ...اون میگه که موسوی علاوه

بر خدماتی که تو جنگ هشت ساله داشته و علیرغم دگماتیزم دولتی که داش هیچ وقت برای باقی موندن در قدرت

زیاده خواهی نکرد!!!

سلیمی اشاره میکنه که بعدها گروههای سیاسی (اصولگراها)به بهانه بهتر بودنشان شروع به فعالیتهای اقتصادی

(وزارت اطلاعات) میکنن تا با پولش بقای خودشونو تضمین کنن....بعدها مساله القائات اطرافیان و جاذبه رابطه

با غرب هم بیشتر باعث میشه که سه رییس جمهور،جمهوری اسلامی خود محور شن!!

در طول این مصاحبه ما میفهمیم که هاشمی سادگی کرده و گول افراد سود جوی دور و برش رو خورده و بعدتر 

مصاحبه گر رسما خاتمی رو تدارکات چی معرفی میکنه و در آخر هم متوجه میشیم که احمدی نژاد واسه این یازده

روز قهر کرده بوده،چون نذاشتن با عزل اژه ای به وزارت اطلاعات نفوذ کنه !!!

منظور از این حرفا چی میتونه باشه ؟!

خاتمی و اجرای بدون تنازل

سید محمد خاتمی که در بین اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
صحبت میکرده توضح داد که برای انتخابات آینده،اسامی که مطرح میشن در حد گمانه زنی هستن و باید به یه 
جمع بندی برسن اصلاح طلبان...
اما صحبتهای قسمت دومش فکر میکنم که پیام مهمی داره که احتمالا با توجه به فعالیتهای اخیر هاشمی رفسنجانی
بیشتر هم معنا پیدا میکنه و فکر میکنم دنبال یه چراغ سبزی میگرده!!!
خاتمی از اجرای بدون تنازل قانون اساسی بدون کم و کاست اشاره میکنه و به ظرفیت های معطل مانده قانون اساسی
جمهوری اسلامی که باید اونها رو کامل اجرا کنیم...
نکته اینجاس که هر بار که میگم این حکومت اسلامی بده...میگن این حکومت بده وگرنه اگه اسلام درست اجرا شه
اون وقت میفهمیم اسلام چقدر خوبه  و بعد که میخوام مثال بزنن ..میزارن میرن یا میگن تو کافری!!!
حالا حکایت همینه!!این قانون اساسی چه چیز خوبی داره که اگه اجرا بشه ،همه چی خوب میشه و آیا اصولا قرار 
بوده که اون چهار تا دونه قسمت خوبش اجرا شه یا نه ؟!! بعدش هم اگه قرار بود اون قسمت خوباش کشف بشه
،چرا توی هشت سال دوره آقای خاتمی کشف نشد پس ؟!
خاتمی بعدش میگه که به چهارچوب جمهوری اسلامی و حرکت بر اساس قوانین اسلام پایبنده و از یه طرف با
سکولاریسم!!! و از سوی دیگه با خشونت طلبی مخالفه یا مخالفن اصلاح طلبا(اینو یادتون نگه دارید لدفن)
خاتمی میگه که اصلاح طلبا اصولی دارن..اسلام،قانون اساسی و جمهوری اسلامی و اگر انتقادی هم هست در 
همین چهارچوبه ...بنابراین از کسانی که با ایشون ها نیستن و برانداز هم نباشن دفاع میکنن !!!
پس اگر کسی برانداز نبود ...پس از این که هویتش مشخص شد و مرزبندی هم شد(که ما اصن نمیدونیم کیا!!!)
از حقوقشون دفاع میکنن....
ماههای آینده باز هم از اصلاحات خواهید شنید....

هیوندای و کیا،دو برابر قیمت در ایران

گزارشی که یکی از خبرگزاریهای داخلی ارائه کرده حکایت از این داره که واردکننده های دو خودروی هیوندای و کیا
سودی بین سی تا پنجاه درصد رو به جیب میزنن...تازه بعد از عوارض گمرک ...یعنی در واقع ما به سود اونا که 
فعلا کاری نداریم ولی از گمرک به بعدش تازه میشه 50 درصد سود یعنی دوبرابر شدن قیمت
مثلا هیوندای سنتینننتال(من میخونمش سانتی مانتال!!) که قیمت 155 میلیون تومن داره در واقع با قیمت 120
میلیون تومن با دونستن این نکته که تعرفه صد و سی درصدی گمرک هم بهش خورده وارد ایران میشه!!!
یعنی حساب کنید که 155 میلیون کجا و قیمت اولیه ای که روش 130 درصد گمرک کشیدن کجا!!؟
یا مثلا کیا سورنتو با قیمت 95 میلیون تومان ..در واقع 51 میلیون تومان وارد شده بوده!!
و مثلا سراتو قیمتی معادل 30،سانتافه 53 و سوناتا حدود 47 میلیون قیمت دارن که تقریبا بین یک و نیم تا دو 
برابر این قیمتها به فروش میرسن!!
اینجا هم باید بپرسیم که آیا واقعا این گرونی هم کار القائات است یا سود خوبش به جیب آقازاده های ناشناس
میرود و کسی هم صداش رو در نمیاره!!
نکته دومی که به چشم میاد اینه که آیا قیمت خودروهای تولید داخل(مونتاژی) هم همینه یا اونا هم به همین 
شکل و به خاطر دل سودبرندگان،به این شکل در اومده؟!

لیگ فوتبال ایران زیرنویس میشود

من فکر میکنم یکی از تفریحات سالم مردم ایران،تماشای مسابقات فوتبال از تلویزیون هستش و تقریبا میشه گف

که اکثر کشورها لااقل لیگ خودشون رو بدون دغدغه به مردم خودشون نشون میدن...

اما اخیرا صدا و سیما و فدراسیون فوتبال یه جوری سر پول دعواشون شده که آخر سر از خیر پخش مستقیم فوتبال

لیگ ایران گذشتن و قرار شده که به صورت زیر نویس نتیجه بازیها رو اطلاع بدن ...فک کن بشینی و راز بقا نگا

کنی که زیرش مثلا معلوم شه مثلا بازی تیم ایکس و ایگرگ چی شده و هر دفعه که یکی از طرفین جلوی اسمش

یه گل ثبت میشه ...بالا و پایین بپری بدون اینکه صحنه رو دیده باشی!!!

مبلغی که قبلا صدا و سیما پرداخت میکرده چهارده میلیارد تومان بوده و صدا و سیما تنها با افزایش یک میلیاردی

آن هم برای دو فصل موافقت کرده بوده!!

نکته جالب اینجاس که اسپانسر بازیها قرار بوده صد و پنجاه میلیارد تومان پرداخت کنه بابت حق پخش تلویزیونی!

معتادا و میراث فرهنگی

یعنی فکر کنم کسی نباشه که طرح برخورد با معتادین و امنیت اجتماعی نیروی انتظامی و تو بوق و کرنا کردن اینکه
داریم امنیت جامعه رو افزایش میدیم،گوشش رو این روزها پر نکرده باشه...طرحهایی که ذاتا برای آزار مردم هست
و تا خصوصی ترین محیط های زندگی هم نفوذ کرده....از مزدمی که توی پارک نشستن تا پشت بوم و ضبط ماشین،از
اینکه چه کسی،چه لباسیو میپوشه..تو خیابون،تو محل کار و خلاصه سینما و کنسرت و هر جا که فک کنی اینا 
مامور گذاشتن که مردم رو بپان!!
همین چند روز پیش نوشتم که یکی از خبرگزاریاشون راجع به تورهای تفریحی نوشتش و بلافاصله نیروهاشون 
دست به کار شدن و در چند تا موسسه توریستی رو گل گرفتن تا درس عبرت شه که تو سفر هم مردم شاد نباشن
(شاد بودن در سفر ممنوع،رو بخونید)
اما موضوع اینه که یه خونه ای تو منطقه پامنار هس که خیلی معروفه،چرا که لوکیشن خیلی از فیلمها و سریالای
سیمای جمهوری اسلامی بوده(آخریش مهمان مامان بوده)...خونه ای که طبق نقشه های قدیم منسوب به شخصی
به نام میرزا آقا خان بوده ...خونه ای که مالکیت اولیش زیاد مشخص نیس اما در شصت سال گذشته در اختیار
سرهنگ ایرج از سرداران دو شاه پهلوی بوده ...شاید دردش هم همین بود این خونه!!
بعدها در دهه هفتاد به فردی به نام مشتاقی میرسه و در سال هشتاد و دو به آقای شمس میرسه و بعد از اینکه
مالک تصمیم به تخریب خونه میگیره،سال هشتاد و چهار خونه وارد فهرست میراث فرهنگی ملی میشه...
مرمت کم و بیش و فیلم و سریالهای متعدد بخشی از تاریخ ده ساله اخیر خونه میشن تا اینکه در هجدهم تیر
یه دفعه معتادای محله پامنار که ظاهرا واشه خودشون گنگی حساب میشن در یه اقدام حساب شده با کمک 
زنجیر در خونه میراث فرهنگی رو میکنن !!!!
دقیقا توی هجده تیر!!این همه معتاد خفن که یه دفعه هم ظاهرا دوپینگ کردن و زورشون زیاد شده میکوبن میان
که در میراث فرهنگی و ملی رو بکنن که بعد باهاش چی کار کنن ...جالبیش واسه من اینه که این در به اون 
گندگی رو کجا ورداشتن بردن و هیچ کسی هم ندیده ... همه شب خوابیدن و صب پاشدن و رفتن دیدن که ای دل
غافل در میراث فرهنگی نیس ...مردم مسئله رو به میراث فرهنگی تهران اطلاع میدن و اونا هم از کارگرای 
مرمت گر خواستند که در خونه رو گل بگیرن!! همین !!
حالا آقا پلیسه زرنگ کجاس ؟!!

گوگل ملی

یعنی کشتن مارو که هر چیو تو دنیا میبینن یه ذره توش تغییر میدن و پیچ و مهره هاشو عوض میکنن و اسم ملی
هم روش میذارن که یعنی الان کار بچه های داخل و نخبه هاس و هیچکسیم نمیتونه مثل اونا تولید ملی داشته باشه!
هنوز که اینترنت ملی رو درست نکردن اما قول دارن میدن که بعد از سرویس ایمیل ملی،گوگل ملی یا موتور 
جستجوی ملی تو راهه و امسال شاید رونمایی بشه...
این موتور جستجو یه چیزایی تو مایه های "گوگل ارث" رو هم مث اینکه قراره داشته باشه...اسمش معلوم نیس
چی میشه اما مثلا میشه گذاشت "زمین گرد ملی" یا "زمین نمای ملی" و هر عنوانی که ملی رو داشته باشه
که مثلا ما خیلی خوشحال شیم از چیزایی که ملی میشن !!!
ظاهرا مشکلات راه اندازی این موتور جستجو نرم افزاری نیس و بیشتر مربوط به نبود تجهیزات که یک شرکت 
خصوصی که اسمی هم ازش برده نشده(لابد به خاطر دور زدن تحریمها) در حال تامین تجهیزاته و نخبه های صنعتی
شریف هم دارن کارای نرم افزاریشو تموم میکنن !!! اونا هم اسم ندارن البته یه سری نخبه بودن که همین جوری
بودن و نخبگیشون داشته تلف میشده که اینها اومدن و اونا رو استخدام کردن که علاف نباشن و تبدیل به اراذل و 
اوباش نشن که بعد مجبور نشن با نیروی انتظامی برن سراغشون...
کاری هم به این نداریم که اینجور کاراشونو معمولا شرکتها و افرادی انجام میدن که یه جایی وصل میشن به سپاه!
به هر حال اینا نشستن حساب کردن که ایرانیا روزی پنج بار (مثل وعده های نماز مسلمونا)میرن تو گوگل جستجو
میکنن(دقیقا تو این پنج بار دنبال چی هستن رو که نمیدونیم!!)که به طور متوسط در سال هزار و هشتصد و بیست
و پنج بار ایرانیا به گوگل مراجعه میکنن واسه جستجو !!
و با توجه به اینکه 40 درصد کلیک ایرانیها روی لینکهای تبلیغاتیه !!!(مثلا تبلیغات نوشابه) و با حساب هر کلیک
یک دلار و خورده ای در آمد متوسط گوگل از ایرانیا میشه 227 میلیون دلار که البته اینا اشتباهات محاسباتی هم
داشتن بعد از این همه حساب و کتاب و آخر سر گوگل از درآمد 36 میلیارد دلاریش در سال 2011 سهم ایرانیا رو
443 میلیارد تومان بوده ...اون هم با دلار هزار و ششصدی !!!

وقتی که اصلاح طلبان،اپوزوسیون شدند

این حرفیه که مدتها میزنم من،راجع بهش گفتم و نوشتم ...اما الان دیگه رسمی داره اعلام میشه 
هر چند روی کاغذ،این حرف درسته اما در عمل وقتی همه صحبت از یک نظام  و حفظ آن میکنند در واقع برای اونایی
که به دنبال دموکراسی و آزادی هستند جمله ایه بسیار بسیار بی معنی!
یکی از فعالای سیاسی درون نظام جدیدا یه حرفایی زده که در خور توجه هستش...
اشاره مستقیمی میکنه به مسائل اقتصادی و فقر معیشتی در بین مردم که فکر میکنم،تبدیل بشه به یکی از فاکتورهای 
مهم واسه انتخابات ریاست جمهوری آینده...اونم با توجه به اینکه با توجه به اتفاقات گذشته دیگه مردم توجهی به 
مسائل سیاسی و حتی آزادی و غیره ندارن...
نظر دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین هم همینه...معتقده توی زمان باقی مونده باید گروهها سعی کنن تا فرد و گروه
کاربلدی رو روانه کارزار کنن که برای جامعه هدف،راه حلی برای حل مشکلات اقتصادی داشته باشن و بتونن 
مشکلاتی مثل تورم و گرونی و غیره رو مرتفع تر کنن!!
اما قسمت جالب حرفاش جایی هس که میگه باید شرایط طوری فراهم شه که اصلاح طلبان به عنوان اپوزوسیون 
مطرح شن...منتها به شرط رعایت مصالح نظام و قوانین !!
و طرد کردن اونا،ضربه زدن به نظام محسوب میشه و اونها هم باید اخلاقیات رو که خیلی هم راجع بهش توضیح
بیشتری نمیده رو،رعایت کنن..به این ترتیب هم آستانه تحمل نظام اسلامی مشخص میشه و هم اصلاح طلبان
اشتباهات گذشته رو تکرار نمیکنن...و در عین حال شورای نگهبان رو هم به این نکته توجه میده که زیاد 
سختگیری نکنن و سعه صدر داشته باشن و بذارن رجال سیاسی اصلاح طلبا هم وارد رقابت انتخاباتی شن!!!
نکته اینجاس که از منظر این فعال شاخصهای اصولگرایی از طرف علی خامنه ای مشخص شده که یعنی مثلا
معنیش اینه که خامنه ای طرف اصولگراهاس و تازه تاریخ مصرف گروهی مثل جبهه متحد اصولگراها رو هم
تموم شده اعلام میکنه!(حداد عادل هم به همین جبهه تعلق داره)
در آخر هم به اصولگراها توصیه میکنه که مث همیشه به توافق نمیرسن پس بهتره به جای یه نامزد،هر کدوم
نامزدهای خودشون رو واسه انتخابات معرفی کنن تا مشارکت مردم بیشتر بشه ...

دنیای زنان رنگارنگ تر است

دنیای زنان رنگارنگ تر است یا زنانی که بیشتر از مردان میبینند....
در واقع علت فهم این موضوع تحقیقات دانشمندا روی پروژه ای بود تا انسانی را پیدا کنن که دید ابرانسانی یا دید
برتر رو داره!!
مقدمتا هم فک میکنم لازم به توضیح باشه که دید انسانها در تشخیص رنگها توسط سلولهای چشمی یا مخروط 
ممکن میشه و هر مخروط اجازه دیدن صد تا سایه رو به آدم میده و از اونجایی که معمولا در انسان عادی سه 
نوع از این مخروطها وجود داره که به اصطلاح بهش میگن "سه رنگی"؛پس بنابراین یه آدم عادی لااقل حدود 
یک میلیون رنگ رو میتونه تشخیص بده..
افرادی که به اصطلاح کوررنگی میگیرن هم یکی از مخروطهای خودشون رو از دست دادن و "دورنگ" شدن.
که تقریبا اکثر حیوانات و حدود ده درصد مردان و کمتر از نیم درصد زنان دچار این عارضه هستن..
نکته اینجاست که افرادی هم وجود دارن که دارای چهارتا مخروط و به اصطلاح "چهار رنگی" هستن..
و جالبتر آنکه این مساله فقط در زنان اتفاق میفته !!
درست بر عکس کوررنگی که در حالت ارثی بیشتر گریبان مردها رو میگیره،این خاصیت هم فقط در زنان دیده 
میشه !!!
این که چه چیزی باعث میشه که بتونه یک فرد به طور کارکردی چهار رنگی باشه هنوز معلوم نیس اما به هر
حال زنان به دلیل وجود همین مخروط جهشی قادر به دیدن طیفهای بیشتری از رنگها هستن...
نود و نه میلیون رنگ بیشتر از مردان !!

از خفقان در آمریکا تا نفی دین مسیحیت در پکیج احمدی نژاد

لزوم اینکه احمدی نژاد همیشه باید حرفی بزنه رو من هنوز درک نکردم اما اینکه با اعتماد به نفس خاص خودش به 
شما میگه که الان که مثلا شب هس،در واقع شب نیس و روز هستش ...از معجزات خودشه و بس!!!
اما این شما و این نطق احمدی نژاد در اجلاس بیداری اسلامی و زنان :
بعد از تعارفات اولیه و صحبت از اینکه همه نیازمند بیداری هستن و بعدش هم صحبت راجع به اینکه اصلا خدا واسه 
چی انسان رو آفرید که خیر سرش با عزت زندگی کنه....و بدون توضیح راجع به اینکه چرا جمهوری اسلامی نمیذاره
انسان با عزت زندگی کنه ...کم کم از موضوع زنان خارج میشه !!!
میره سراغ بحث مورد علاقه خودش که آمریکا،مستکبره و خیلی نفوذ کرده و حتی در خانواده ها و داره چپاول میکنه.
توضیحی نمیده که چه جوری همچین نفوذی رو کشف کرده!!و بعد هم متهمشون میکنه که با شعار دفاع از حقوق بشر
دارن ظلم میکنن و بعد این سوال رو مطرح میکنه که آیا مردم آمریکا آزادند؟!!
په نه په ...الان مردم ایران آزادند یا شایدم سوریه !!! 
ما آخر نفهمیدیم که این رئیس جمهور کجاس؟جمهوری اسلامی؟سوریه؟فلسطین؟لبنان؟آمریکا یا انگلیس که جزیره
کوچیکی هستش تو غرب آفریقا!!!؟
میگه مردم آمریکا حق آزادی و حق رای ندارن و همیشه چهره خاصی رئیس جمهور میشه ...اولا از سیستم 
انتخابات آمریکا همه با اطلاعن و میدونن که برای نامزدی یکی از دوحزب فقط چند سال یکی باید زحمت بکشه و
تازه با چند تا رقیب هم بجنگه تا نامزد ریاست جمهوری بشه ... ولی خودش رو یادش رفته که اصلا کسی نمیدونس
کی هس و یه شبه رفت به کاخ ریاست جمهوری و دفعه دومم که برای هممون مشخصه که چی شد که باز هم 
این چهره در پست خودش ابقا شد...
احمدی نژاد میگه در اروپا مردم از پا در اومدن و تا میخوان اعتراض کنن؛کتک میخورن،زخمی میشن و به زندان
میرن...راس میگه !!؟ میدونین الان اینجا همه گرسنن آخه تو اروپا و جا ندارن که بخوابن و بیکار و بدبختن ..هر
روزم میرن اعتراض و شب که میشه ،لت و پار و زخمی،تازه یه سریشون رو هم میبرن کهریزک اروپا و اوین 
و خیلی بد رفتاریها میکنن و اینام همین جور تحت ستمم بد بختا و مجبورن بسوزن و بسازن!!
بعد هم از آمریکای لاتین گلایه میکنه که مردمش چهره آمریکایی انتخاب میکنن که هیج رابطه مستقیمی با 
استقبال برزیل نداره این حرفش و بعدش هم یقه سازمان ملل رو میگیره که باید اجازه بده که همه بیان دنیا رو اداره
کنن(منظورش خودشه)و قطعا هم اونا نمیذارن آدمی که مملکت خودش رو اداره کنه بیاد دنیا رو اداره کنه!!
بعد نتیجه میگیره که انسانها باید بیدار شن و اصلاحات رو انجام بدن !!! و پیامبرا هم واسه اصلاحات اومده بودن
و از اینجا نتیجه میگیره که دینی به نام مسیحیت یا یهودیت وجود نداشته و اصلا خداوند همچین دینهایی رو
نفرستاده بوده(آخه ایشون منشی دفترشون بوده و میدونسته یا شاید از جنتی پرسیده!!) و همه واسه اسلام اومده بودن
و مثلا اگه عیسی مسیح یاد داد که اگر کسی به صورتت سیلی زد طرف دیگه صورتت رو هم بیار که سیلی بزنه
اسلام در تکمیل این آموزه یاد داد که اگر کسی بهت سیلی زد،گردنش رو بزن که درسی بشه که سیلی نزنه !!!
تا بالاخره یادش میاد که بحث راجع به زنان بود و میگه که قلب زنها پر از عشقه و اگر شیر پاک به بچه اش نده
بچه میره بمب میندازه سر مردم و از زنان خواست مراقب باشن و وعده داد که جهان اصلاح شدنیه و قسم خورد
که برای نجات بشریت باید آمریکا و اسرائیل رو از بین برد...

فقر بهداشتی و آسیبهای اجتماعی

یادمه بعد از حوادث انتخابات سال 88 توی یکی از صفحات "همشهری" یه مقاله روانپزشکی خوندم که جامعه ای 
رو توصیف میکنه که از همه لحاظ سرخورده شده و از اون به بعد مشکلات عدم وجود نشاط و تحرک،تبدیل به 
انواع و اقسام ناهنجاریهای اجتماعی میشه و کلا بعد از مدتی ما با یک جامعه مریض طرف میشیم...خودم هم بارها
و بارها این طرف و اون طرف در رابطه با این مساله سخنرانی کردم و نوشتم...
در رابطه با چندتا ازاین مشکلات مدیر کل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی هم صحبت کرده.نکته دردناک اونجاس
که بدونیم بیشترین تماسها با بخش اورژانس اجتماعی مربوط به "کودک آزاری"،"همسر آزاری"،"فرار از خانه"
و اعتیاد هستش.در حدود بیست و دو،سه در صد از تماسها منجر به مداخله در بحران میشه که بعضا داوطلبانه و
در موارد دیگر از طریق ارجاع موارد قضایی هستش.اما یه آمار دیگه هاکی از اینه که زمان مکالمات در تماس با
این اورژانس زمانی کمتر از پنج دقیقه دارن و این در حالیه که زمانی بین 15 تا 30 دقیقه تا تیم مداخله در بحران
به محل برسه که زمانیه که شاید خیلی اتفاقا تا اون موقع افتاده باشه...گذشته از اینکه این خوردوها مثل خودروهای
امداد محسوب نمیشوند و به خاطر ضعف قوانین در شهرهای بزرگ گرفتار ترافیک میشن..با ذکر این نکته که 
چنین سازمانی تازه طرحهایی برای خرید وسائلی چون شوکر و افشانه(اسپری)و وسائل نقلیه بهتر را ریخته...و
تازه زمانی هم طول میکشد تا به تصویب برسد خود ذکر این عناوین نشان دهنده این است که جامعه به سمت
پرخاشگری پیش میرود و غالبا این خشم فرو خورده شده در برابر انواع محدودیتهای اجتماعی بر سر کودکان
و زنانی که بنا به قوانین شرعی اسلامی و جمهوری اسلامی در کمترین سطح امنیت،قرار دارن خالی میشه و 
جوانانی هم که راهی ندارن به استفاده از مخدرات و نهایتا فرار از منزل رو میارن !!!
اما از سویی هم وزیر بهداشت سابق جمهوری اسلامی خبر از این میده که در مجلس یه عالم طرح و بودجه 
برای بخش سلامت تصویب شده که دولت اصن هیچکدوم رو اجرا نکرده که باعث شده فشار زیادی بابت 
هزینه های درمان به مردم بیاد و به فقر بیشتر اونا منجر شه...شش هزار میلیارد تومان از محل صرفه جویی 
در پرداخت یارانه ها،عوارضی که تولید کنندگان کالاهای مضر باید به دولت بپردازن از یک سو و تکلف دولت
به تحت پوشش بیمه در آوردن همه ایرانیان و هزینه کردن بخشی از حقوق کارکنان برای حق بیمه،بخشی از
این طرحها بوده!! به گفته پزشکیان هر سال تعداد بیشتری از مردم به زیر خط فقر میروند که یکی از دلایل
آن همین بی توجهی به قوانین مربوط به سلامت و اصولا بخش سلامت و بهداشت جامعه است...حکومتی که 
رهبرش ادعای این رو داره که جمهوری اسلامی همش در حال کمک مستضعفینه...یک مملکت رو به فقر
کشونده و این تمام کار نیس و تازه آمارهایی میده که با واقعیت نمیخونه....حتی این آمارهایی هم که میده با د
دستکاریهای فراوون،نشون میده که جامعه فقیرتر شده...
متاسفانه با حکومتی طرفیم که اولا برای کرامت انسانی هیچ ارزشی قائل نیس...
به نیاز انسانها به امنیت،درمان و بهداشت،آموزش و آموزش عالی،هنر و موسیقی و سینما و...اهمیتی نمیدهد.
دروغ به راحتی میگوید و از ثروت اندوزی سیر نمیشود ...
و با دشنمی با آدم و عالم مسیری سراشیبی و رو به سقوط رو برای مملکت درست کرده!!!

تفسیر شورای نگهبان برای رئیس جمهور

خیلی جالبه که یه قانونی نوشته بشه یه روزی،بعد از سی و اندی سال تازه بره آدم ببینه منظور این قانونی که نوشته
شده چی بوده و بشینه به تفسیرش...ولی اگه جمهوری اسلامی این کارو بکنه،خیلی هم نباید تعجب کرد!!
خدمت شما عرض کنم به تازگی شورای نگهبان که معرف حضور هس،اقدام کرده به اینکه تفسیر خودش رو در 
مورد وظایف رییس جمهور،اعلام کنه تا برای آیندگان درسی بشه !!
این تفسیر که در روزنامه رسمی هم منتشر شده،بندهای 85،113 و 138 رو شامل میشه!!
هر سه اصل فوق جزو اصولی هستن که در بازبینی قانون اساسی،یکبار اصلاح شده و مثلا کاملتر شده بودن و 
شامل رابطه مجلس و دولت،وظایف رییس جمهور،و قانونها و بخشنامه هایی است که دولت در کمک به مجلس اونا
رو تدوین میکنه و مثلا نباید با روح(!)قانون اساسی در تضاد باشه ...
خلاصه اینکه هاشمی شاهرودی به  دفتر خامنه ای نامه زده و خواستار اعلام نظر شورای نگهبان در این زمینه
شده و آقای گلپایگانی رئیس دفتر خامنه ای هم نامه ای به جنتی که شورای او نظرشان را همراه با دست خط و
اسناد مربوطه ارسال کنن.جنتی هم اول یه جواب همین جوری الکی میده که،هیئت وزیران پس از اعلام نظر
رئیس مجلس باید مصوبه شون رو اصلاح کنن و گرنه اصلا پس از گذشت زمان مصوبه ملغی میشه خود به خود!
آخر سر کدخدایی مجبور میشه که بیاد این وسط قضیه رو باز کنه و به صورت پرسش و پاسخ نظر تفسیری
شورای نگهبان رو در مورد اون اصول در یک جلسه در دستور کار قرار بدن و برا همه و منجمله خودشون
روشن شه که داستان این اصول جنجالی چی میشه ...و اما سوالها
یک-مقصود از مسولیت رییس جمهوری در اجرای قانون اساسی چیست ؟!
دو-آیا او میتونه نهادهایی رو تشکیل بده برای نظارت و پیگیری عدم اجرای قانون اساسی؟
سه-آیا مسئولیت اجرای قانون شامل پیگیری نقض آن هم میشود؟
و جنتی هم در سه بند جواب میدهد:
یک-مقصود از مسئولیت اجرای قانون اساسی،چیزی غیر از نظارت بر اجرای قانون اساسی است.
دو-به بیان ساده گفته که وقتی قانون مسئولیت یه چیزی رو به عهده مجلس،شورای نگهبان،مجمع تشخیص
مصلحت،خبرگان رهبری و قوه قضاییه گذاشته،رئیس جمهور حق دخالت نداره 
سه-وقتی که رییس جمهور حق نظارت بر اجرا نداره،پس حق تاسیس نهادش رو هم نداره!!
فقط یاد بچه هایی آدم میفته که یه بازی درس میکنن و وقتی یکی توش جرزنی میکنه یادشون میفته که قانونو 
عوض کنن و انقدر قانوناشونو عوض میکنن و اصلاح میکنن تا بازی اصن یه چیز دیگه میشه !!

شاد بودن در سفر، ممنوع

یکی از این خبرگزاریهای دروغ پراکن جمهوری اسلامی که این روزها یکی پس از دیگری در حال گاف دادن است
و اصلا هم کم نمی آورد،جدیدا یه گزارشی از خودش منتشر کرده و توی اون مث همیشه یه سری مثلا کار 
تحقیقاتی کرده در رابطه با تورهای گردشگری که از لفظ "شاد" استفاده میکنن و مقاصدشون نقاط خوش آب و هوا
و شناخته شده کشوره(ایران)...مثلا اینا به آگهیاشون زنگ زدن و حالا داره نقل میکنه که کسی که گوشی
رو جواب میده صداش ظریفه و داره میگه که فلانی ما تورهامون یه جوریه که دختر پسر اصلا با هم میخوابن،
حرکات موزون داریم رو کروز و خیلی هم گرونه سفر رفتن و خلاصه حرفش اینه که،این شرکتها هم دارن پول به 
جیب میزنن و هم بی بند و باری رو رواج میدن...
اما بریم سراغ دلایل نگارنده مطلب
خب نکته اول اینه که این جور تورها برای سرشکن کردنه هزینه سفر هست که تا اینجاشو خودشم قبول داره اما 
صحبت آرامش رو که میکنه دیگه بیراه میگه...چرا؟... واضحه چون کسی که به این سفر میره یه جوونه که دنبال
هیجان هستش و دوست داره چهارتا دوست پیدا کنه و از حالت رخوت دربیاد و هزینه اش براش کم بیفته وگرنه 
اگه دنبال آرامش بود و یا هزینه زیادی میخواست خرج کنه با خرج شخصی و خودروی شخصی و ویلای شخصیش
بلد بود اون آرامش رو تولید کنه و نیازی به گفتن نگارنده منظور دار نبود...هرچند که فکر نکنم آدمی مثل اون 
بذاره کسی تو خونشم راحت باشه!!
جالبتر آنکه دامنه این کینه ها از اینجاست که نگارنده ،عمده بی بند و باری رو از زبان خودش که به زبان ما 
آزادی هس اسمش رو از مبدا تهران میدونه ...و میشه حدس زد که یک غیر تهرانی متعصب دینی این مطلب 
رو نوشته...و دائما هم میخواد ثابت کنه که این آگهی ها مال تورهای گردشگری رسمیه !!
بعد سراغ روزنامه ها میره که چرا اجازه چنین آگهی هایی رو دادن و یه سری هم لابد باید بیان صب تا شب 
آگهیای این همه روزنامه رو چک کنن که مال جاهای مجاز هس یا نه!!و خواستار حضور نیروی انتظامی 
میشه !!
سوالی که این روزها برای من پیش اومده اینه که این نیروی انتظامی دقیقا کارش چیه ؟!!
بعد سراغ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میره و یقه اونا رو میگیره که به آگهیها نظارت کنن..و دست
آخر دیگه از خونواده ها مایه میذاره که اینا به خاطر حس استقلال بچه هاشون اونا رو میفرستن از این سفرا
ولی تا موقعی که بیان همین جور اشک میریزن و دلواپسن تا برگردن!!!
یعنی ذهن مریض و مغرض رو ببین...یارو خودش بچه اش رو میفرسته که بره حال کنه و پول هم میده و 
مگه مازوخیسم داره که بشینه حرص بخوره و استرس بکشه تا بیاد...مگه همه مث تو هستن که همش فکر
پایین تنه باشن....ماها به چیزای دیگه هم فکر میکنیم...ما تفریحاتمون زیاده...ما بلدیم برقصیم آواز بخونیم..
ساز بزنیم،جک بگیم....و هزار و یک چیز دیگه ...تازه همین فشارهای همچین حکومت و امثال تفکر این 
آدمه که باعث میشه یه جاهای دیگه ای از دنیا پر از مشتری ایرانی باشه برای خرید سکس!
آخرش هم از اونجایی که میدونه داره مذخرف میگه،نوشته:
"اسناد این گزارش در خبرگزای محفوظ است"

مردمانی که راضی دیده میشوند

یعنی این روزها هر کدوم از مسئولان نیروی انتظامی یه جورایی از سمت مردم واسه خودشون نوشابه باز میکنند
دیدنی...یعنی هر کاری که سر مردم در میارن میزارن به حساب اینکه این خواست خود مردمه!!!
اینو گفتم تا برم سر صحبتهای احمدی مقدم که تو مجلس راجع این طرح های امنیت اجتماعی به قول خودشون زده..
اینم گفتنیه که خود مجلسیها هم کلی برای نیروی انتظامی نوشابه باز کردن و تعریف و تمجید و اینا...
اولا توضیح میده که این طرح پلاکش مال سال 84 و دوره خاتمی هس و تازه از اون موقع تا حالا این طرح باعث
شده که میزان جرم به حد زیادی پایین بیاد...حدس من اینه که یکی از راهکاراشون برای کاهش جرم،نابود کردن
یعنی همون کشتن مجرم هاس یعنی اعدام!
اما جالبترین حرفش این بود که گفته مردم از جمع آوری ماهواره ها راضی هستن!!!
آخع این حرف یعنی چی ؟!!!واقعا مارو چی فرض کرده؟! بابا،طرف رفته پول داده ماهواره خریده که برنامه های
دوزاری صدا و سیما رو نبینه تازه هر دفعه هم که مامورا میان دیشا رو میکنن،فرداش میرن میزارن جاش ،،
این وسط کی راضی هستش؟احمدی مقدم راضی بودن یعنی چی کلا تو دستو زبان شما؟!
راضی بودن مردم تو جمله بعدیش کاملتر میشه که قرار شده حالا که تو ادارات و بیمارستان ها و غیره،مردم 
به میل خودشون لباس میپوشن،نیروی انتظامی میخواد بره و برخورد کنه تا اونها متوجه بشن که باید راضی 
بشن که اونایی که دلشون میخواد نپوشن و بلکه اونایی رو که نمیخوان و اونا میگن بپوشن ..یعنی طالبان شما 
به چه چیزی میگید دیگه ؟!
اما مثالاش جالبتر میکنه قضیه رو...میگه کشف فساد و مشروبات الکلی(که به عقیده اونا فساد فقط همینه ظاهرا)
در سال نود نسبت به سال هشتاد و نه افزایش داشته و این یعنی اینکه امنیت بیشتر شده..نکته اینه که وقتی در طول
یک سال افزایش چشمگیر کشف داشتن اینا،معنیش اینه که افزایش تولید هم بوده،،کاری نداریم که تو مملکت مدعی
امام زمان و اسلام چطور همچین تولیدیها پیدا میشه که ریسک تولید مشروب رو داشته باشن به خاطر سود اما
این نشون میده انقدر امن بوده که در طول یکسال افزایش داشته تولید و نه کاهش!!!
تازه خودش چند جمله بعد به افزایش جرائم مواد مخدر و سرقت خودرو و وسائل داخل خودرو هم اشاره و اعتراف
میکنه اما میگه مردم به 197 زنگ میزنن و از زحماتشون قدردانی میکنن...برای چی؟ نمیدونیم!!کدوم مردم
باز هم نمیدونیم....!!
بعد خاطره تعریف میکنه که سال 70 رهبر گفته بود که داره تهاجم فرهنگی میشه اما هیچکس محل نذاشته بوده!!
(که در همین جا خیلی محترمانه ضایعش کرد)اما یاد آور میشه که از سال 80 که تجهیزات این نیرو و همین طور
جذب نیروی انسانی بیشتر میشه و بعد در دوران خاتمی راهکاراش تصویب میشه و در دوره احمدی نژاد همونا
ابلاغ میشه(قابل توجه کسانی که دو دستگی در نظام میبینن)و طی این سالها تقریبا همگان یکی یه بار رو دیگه
لا اقل دستگیر شدن ولی پنج درصدشون مجددا دستگیر شدن که من نفهمیدم از این قضیه ناراحت بود یا خشحال؟
و دست آخر هم مداوم بودن این طرحها،تمرکز در مناطق مستعد جرم(ماهواره دارها،کنسرتها،پارکها،ادارات،
بیمارستانها،نمایشگاهها،خیابانها،میادین،بزرگراهها و غیره)،ارتقای سطح علمی کاربران که کلا و کلا من اصن
نفهمیدم که کاربران چه چیزی بوده که سطح علمیشون باید بره بالا!!!هماهنگی با نهادهای فرهنگی که مثلا میشه
سینما یا موسیقی یا نشریات کتاب رو مثالهایی از نمونه هایی از ته هماهنگی نام برد و حفظ حریم حقوق 
شهروندان مانند ریختن به پشت بامها یا جلوگیری از تردد راحت مردم در خیابونا رو از برنامه ها و وظایف نیروی
انتظامی ذکر میکنه و در حالیکه چیزای دیگه ای هم داشت میگفت،میره!!

خیالتون راحت،امنیت بالاست

مدتیه که بحث ایمیلهای داخلی داغتر از قبل شده،اما یه نفر نیس به ما بگه که اسم این سرویس ایمیل ایرانی چیه ؟
بلکه ما هم طرفدارش شدیم !!
جالب اینه که مسئولای جمهوری اسلامی گفتن این ایمیل ها رو به خاطر قطعیای وقت و بی وقت سرویس های 
ایمیل خارجی دارن راه میندازن و کلی هم منت گذاشتن به سر مردم...فقط سوالی که پیش میاد اینه که از دیدشون
چه موقعی قطع شدن سرویس های ایمیل خارجی بی وقت و چه زمانی وقتشه ؟!!!! تازه ما که اصن نه قطع شدن
وقتش رو دیدیم نه بی وقت و همیشه در دسترس بودند...!
اما ظاهرا کاربرانی که قصد کرده بودن که از این سرویسها استفاده کنند،حالا به هر دلیل به علت حجم و نوع 
اطلاعات درخواستی این سرویسها،ابراز نگرانی در مورد امنیت این سرویسهای جمهوری اسلامی کردن که
البته به نظر من طبیعی هم هست...اما آقای معاون سازمان گسترش فناوری اطلاعات خیال همه رو راحت کردش
و گفت نگران نباشید،اطلاعات مربوط به شما فقط با حکم قضایی قابل دسترس خواهد بود و ناگفته پیداس که
با حکم نیروی انتظامی ،وزارت اطلاعات،وزارت ارشاد،بسیج و سپاه پاسداران و غیره هم در دسترس خواهد
بود که فقط به خاطر اینه که ملت اینو خواستن و به خاطر حفظ ارزشهای خود کاربران هس و لاغیر!!
و در جمله بعدی این آقا میگه که خیال کاربرا راحت باشه امنیت در حد خفنه...بعد یه مثال میزنه که مثلا اگه در
فلان سرویس ایمیل مشکلی پیش بیاد مردم نمیدونن از کجا پیگیری کنن !! ولی در این سرویسها قشنگ
میدونن که اگه مشکلی پیش بیاد باید منتظر چی باشن(اینو نگفته ولی تفسیرش همینه)..
فقط یه نکته و اونم اینکه معمولا مشکلاتی که واسه سرویسهای ایمیل خارجی پیش میاد از سمت خود 
جمهوری اسلامیه که شامل قطع و نفوذ به ایمیلهاس که حالا ما کاری به حکم قضاییش نداریم،اما یکی از راهها
اینه که به سرورها گزارش کرد و اونا بیان و امنیت رو بالا ببرن و یا متوجه پروتکلهای تقلبی بشن و به هر
حال اولا راه گزارش  و شکایت به سرورهای خارجی هس و اتفاقا طرف مشکل ساز یکیش جمهوری اسلامیه.
بعد هم اون آقا میگه که چرا مردم تفاهمنامه هایی که اون سرورها میدن رو همین جور نخونده امضا میکنن 
ولی مال مارو میشینن میخونن که خب این جوابش خیلی ساده اس:اعتماد
کاربران اینترنت به سرورهای ثبت شده بین المللی که میلیونها کاربر از سطح جهان دارن و خدشه ای تو
کارشون نیس و وابستگی دولتی هم ندارن خب بیشتر اعتماد میکنن تا تویی که هنوز نیومده میگی با حکم 
قضایی میای و ایمیل ملت رو تفتیش میکنی....داری نامه رو از تو پاکت خب در میاری نگاه میکنی،خب زشته
،به تو ربطی نداره که با حکم یا بی حکم بیای نامه های مردم رو بخونی....بی تربیت!

تحریم جان،سلام

کلا یکی از شخصیت هایی که میتونه مثل خود احمدی نژاد علاوه بر خالی بندی،چیزهایی بگه که خنده حضار رو
به همراه داشته باشه،کسی نیس جز معاون اول خودش...شایدم یکی از ملاکاش برای انتخاب معاون اول،همین
حسن تصادفی بوده که توی اخلاقاشون هس!!!
میدونیم که تحریمهای شدید اروپا به تازگی شروع شده و علاوه بر اون بسیاری کشورهای دیگه هم جزو 
دایره تحریم کنندگان بین المللی جمهموری اسلامی هستند.به همین خاطر هم جلسات متعددی بین وزرای اقتصادی
برگزار شده و میشه که بلکه به یه راهکارهایی برسند.اما صحبت های رحیمی در روز صنعت و معدن خیلی جالبه.
رحیمی گفته که جمهوری اسلامی از هر لحاظ آمادست و اگر همه با هم همصدا بشن میتونن به تحریمهای جدید
سلام کنند....اما توضیح نداد که اگه همصدا نشن کیا کلا باید خداحافظی کنن؟!
بعدش هم میگه که معاون غضنفری هستش و اصلا به خاطر مملکت و اقتصاد آرامش نداره و خواب و خوراک 
درست حسابی واسش نمونده و کلا نشون میده که چقدر متواضع هستش و چقدر هم دوست داره همه جا نقش
معاون رو بازی کنه !!
رحیمی اقتصاد جمهوری اسلامی رو هفدهمین اقتصاد دنیا میدونه که در رده بیستم بهترین کشور دنیا به لحاظ 
اقتصادی قرار داره!!! حالا این که از کجاش همچین آمار عجیب و غریبی رو در آورده بماند،اما اینکه توی
یک جمله سه تا پله تو رنکینگ سقوط میکنه،از نکاتیه که فقط از رحیمی برمیاد و بس...
رحیمی از صنعت نفت تعریف و تمجید میکنه که 70% قطعات این صنعت بومی سازی شده و توسط مهندسان
در حال ساخته!! یعنی هنوز ساخته نشده ...و اینها نشان دهنده توان مقاومت در برابر تحریمهاس...اصلا 
مثکه این تو اون مملکت نیس...به فرض که اصلا 100% بومی بشه قطعات،کسی نیس که نفت بخره...
توان مقاومت یعنی چی آخه !؟!
و برای اینکه نشون بده که جمهوری اسلامی چقدر پیشرفت کرده مثال میزنه که در آمد غیرنفتی جمهوری
اسلامی از حدود 8 میلیارد دلار در سال 83 به 53 میلیارد دلار در سال 90 رسیده که این بحث کارشناسی
رو به کارشناسا میسپریم که اگه این همه درآمدشون زیاده پس چرا 60% بخش تولید این روزا تعطیل 
شده که نباشن تا به این درآمد زایی هاشون ادامه بدن ؟!
دست آخر هم مشکل اصلی رو بانکها قلمداد میکنه که به جای اینکه بیان به صنعت کمک کنن میرن 
ساختمون های قشنگ قشنگ میخرن که از محل سود تسهیلات اعطایی به متقاضیان تامین میشه و در این 
لحظه حضار دست میزنن واسش و دیگه چیزی نمیگه ...یادمون نره که بانکها زیر نظر دولتن!

مناسک اصلاح طلبان

این روزا اصلاح طلبا بدجور سوژه میشن،چون بدجور به فکر بازگشت به قدرت هستن،که اونم به واسطه همون
رای باطله توی دماوند فعلا راهش باز شده و هم اصولگرا و خودشون این روزا انواع و اقسام نسخه ها رو 
دارن واسشون می پیچن که چه بکنند و چه نکنند!
کواکبیان،دبیر کل جبهه مردم سالاری اما جدیدا پرده برداری کرده از طرح جدیدش که به خاتمی هم ارائه کرده 
و اسمش رو هم گذاشته "مناسک" .اون جوری که از اسمش برمیاد آدم یاد حج و اینا میفته و گویا یه جورایی
هست که یک سر برن و رهبری رو طواف کنن تا بعد از اون بار دیگر قرعه به نامشون بیفته و برگردن به 
قدرت و اصلا انگار نه انگار رفقای قدیمشون الان یا تو زندانن یا تو حبس و بقیه هم حال و روز بهتری ندارن.
اما خارج از شوخی مناسک مخفف "مجمع نخبگان اصلاح طلب سراسر کشور" هست که این طرح قراره روی
اونها اجرا باشه یا اونو به اجرا در بیارن!!
در این طرح یک مجمع ملی و سی و یک مجمع استانی قراره تشکیل بشه که حدود چهار هزار اصلاح طلب
از نوع نخبه که معلوم نیس که به چی میگن نخبه ! بیان با هم و همه 35 تا طیف اصلاح طلب هم به تعداد 
مساوی توی مجمع عضو داشته باشن.اینها رو اضافه کنید به وزرا،استانداران،نمایندگان ادوار،روزنامه نگاران
و فعالین سیاسی و همین طور آخوندهای شناخته شده که دارای حق رای هم هستن ....
بعد عین ایالات متحده و سیستم الکترال اینا بیان برنامه هاشون رو ارائه کنن در مجمع های استانی و بعد که 
مشخص شد که نامزد ریاست جمهوری اصلاح طلبا کیه،بشینن یه منشور بنویسن که قول بدن که دیگه از این
نامزد،همه جوره حمایت میکنن و چیز پنهانی نیست و دیگه ته شفافیت یعنی !!!
کواکبیان صاف و پوست کنده میگه که اصلاح طلبها یعنی خودشون با جنبش سبزیها که میخواستن خط امام 
که دقیقا معلوم نیس کدوم خط رو میگه(مترو یا تاکسی یا بی آر تی،همراه اول و ...)رو مصادره کنن و اینا با
اونا الان مرزبندی کردن و مرزبندی یعنی اینکه اصلاح طلبا میخوان به نظام خدمت کنن(مثل همیشه)و 
اصلاحات یعنی در چهارچوب نظام و انقلاب و دین و خط امام !!!
کواکبیان رای دادن یواشکی خاتمی را اقدامی هوشمندانه توصیف کرده و بقیه مردم رو که اون روزها هزینه
دادن واسه جنبش رو عامل سلطنت طلب و منافق و ضد انقلاب معرفی میکنه!!!مثل اینکه انقلابی بودن
افتخاره و طرفدار سیستم پادشاهی بودن ننگه ....به هر حال هزینه رو ماها دادیم نه امثال کواکبیان....
کواکبیان حالت فعلی اصلاح طلبان رو،نه به نفع خودشون میدونه و نه به نفع نظام ...تا بلکه شور انتخاباتی
شکل بگیرد(یعنی اعتراف به وضع انتخابات پیشین) و حضور مردم رو بکنن تو چشم دشمناااا  و تازه نوید
داده که در این راه با اصولگراهای معتدل و منطقی هم میخوان متحد بشن !!!
کواکبیان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری رو سومین هدف اصلاح طلبا محسوب میکنه ولی نمیگه که
هدف اول و دومشون پس چی بود؟!و سپس خبر میده که تا پایان شهریور ماه مردم سالاری تمام امکانات 
خودش رو برای اجرای این طرح در اختیار قرار میده...طرح مذکور در شورای هماهنگی جبهه مردم سالاری
تصویب شده و از این به بعد پروفایل اصلاح طلبان مجددا اکتیو میشه ....

تا اطلاع ثانوی،آخ ممنوع

احمد خاتمی از اون تندروهایی هستش که عده زیادی اصلا دل خوشی ازش ندارن ولی به هر حال از تریبون 
داران جمهوری اسلامیه،چه در نماز جمعه و چه در مجلس خبرگان و جاهای دیگه ...خب میدونیم که مراسمی
هم بوده برای بهشتی و او هم به همراه اژه ای و یکی دیگه از سخنرانا بودن که حرفای این یه نفر نظرمو 
جلب کرد...ببینیم چی گفته!!
اول خب یه سری پشت سر مجاهدین و بنی صدر غیبت میکنه و بد و بیراه میگه که جزو ارکان نظام و سخنرانیه
بعد تاریخ به یه دلیلی که ما نیمدونیم به حق و باطل و فتنه تقسیم میکنه تا نشون بده که ریاضیاتش بدک نیس!
بعد یه چیز با حالی میگه...میگه حاکمیت اسلام بر ایران در جمهوری اسلامی بعد از قرنها محقق شده...!!!
چقدر قرن مثلا؟از زمان حمله اعراب 500 سال همون اول اسلامی بودش صد در صد...بعدش هم که صفویه 
اصلا شیعه رو کرد دین رسمی....بعدش هم که قاجار که دیگه ته حکومت اسلامی بود...دیگه چی باید میشد؟!!
خاتمی حکومت کنونی رو حکومت عادلی میدونه که نیاز به حمایت داره تا خدا حمایت شه و بعد در این صورت
به صورت تمام قد در مقابل استکبار میشود،ایستاد و هیچ مشکلی هم نیس !!!
بعد در جمله بعدش میگه که این مشکلاتی که هس رو رسانه ای نکنند ....سوالی که پیش میاد اینه که اصولا 
ایشون به چی میگه مشکل و دقیقا به چه کاری میگن تمام قد وایسادن در مقابل استکبار به قول خودش ؟!
ما به مشکلات اجتماعی،اقتصادی،انزوای بین المللی و غیره میگیم مشکل و کسی مشکل داره اصولا 
نمیتونه سرپا وایسته چه برسه به تمام قد و نیم قد و نیم رخ و غیره ...
به نظر خاتمی دشمنا میخوان با مشکلاتی که در جملات قبلی میگفت نیس ولی ظاهرا هس،مردم رو خسته کنن.
و بعد میگه که به عنوان طلبه درد مردم رو میفهمه (از اضافه وزنش کاملا معلومه !!) ولی میدونه که دشمن
این کارا رو میکنه که مردم آخ بگن و اونها هم خوشحال میشن از این آخ چون سادیسم دارن و بنابراین مردم
نباید آخ بگن و فشارارو تحمل کنن و اگر نکردن پس عامل استکبار هستن و باید اعدام شن و رو همین حساب
که مردم آخ نگن ما به چیزای دیگه گیر میدیم که آخشون یادشون بره ...پس بنابراین یه سری وظایف رو راجع
به کف و سقف میگه که من خیلی متوجه نشدم ولی نتیجش این بود که باید در مورد حجاب خیلی باید در کف 
نبود و گرنه سقف میاد رو سر آدم (اونجور که من فهمیدم رو نوشتم)
بعد صحبت میکنه راجع به اینکه فتنه لباس پوشید و اون موقع ها هم زمان بهشتی،بنی صدر همش میگفته 
مردم،مردم و گوش همه رو کر کرده بوده،لذا نتیجه میگیره که در زمان 88 رهبر اومده و جمهوریت نظام رو 
حفظ کرده!!!
تا اونجا که ما یادمونه همین آقای خاتمی و همون رهبر در همون نماز جمعه معروف که از دست و پاش مایه 
گذاشته بود برای اسلام بود،فیلمشم هست ....نشون بدم ؟بگم ؟
جالبتر اونه که خاتمی میگه که 40 میلیون رای دادن و اونا که نتیجه رو باطل کردن رای نیاورده بودن !!
بعدش هم خیلی مطمئن میگه که اگه 100 بار دیگه هم انتخابات برگزار شه اونا رای نمیارن !!! از کجا میدونه؟
در پایان هم که هنوز داشت راجع به فتنه حرف میزد یادآوری کرد که در فضای فتنه،چراغ گرفته بوده به دستش
که گم نشه و یه خاطره ای هم نقل میکنه که در اون زمان (فتنه) یکی به خامنه ای نامه نوشته و ازش خواسته
که دست نوازش سر معترضین بکشه !!! خامنه ای هم به مسئول دفترش گفته که بهش بگه که امروز دوتا
جریان در مملکته یکی دلدادگان به انقلاب و یکی دل ندادگان  و گفته که بهش بگن که اول موضع خودشو 
مشخص کنه و اصلا راجع به معترضین هیچ چیزی نگفته و با این کار جمهوریت نظام یا به بیان دیگر رئیس
جمهور مورد نظر نظام را نجات داده و تمام ...

فوتبال به سبک رویانیان

رویانیان که معرف همه هست و نیازی نداره که من توضیح میدم که مثل قالیباف یک دور شمسی و قمری در
مشاغل دولتی زده و آخر سر بعد از یک عمر کار در نیروی پلیس سر از باشگاه پرسپولیس در آوردش!
شاید تشابه اسمی باعث شده بوده که این جور از خودش اشتیاق نشون بده...اما بعد از یک نیم فصل نه چندان
خوب قرار شده بود که امسال یه تیم کهکشانی و نورانی و اینا ببنده...خب بازیکن که زیاده و بوده فصلهایی که 
یک تیم بازیکن خوب زیاد داشته اما مربی نبوده که بتونه لااقل اینا رو با هم هماهنگ کنه....اما مربی این فصل.
امروز بعد از تمرینات تیم رویانیان با خبرنگارا مصاحبه میکنه و میگه که هر روز هم داره با بازیکنای تیم
جلسه ای دوست داشتنی برگزار کرده بوده که البته نگفت منظورش از "دوست داشتنی" چیه ولی توجیهشون 
کرده که چه اتفاقاتی داره میفته وبعدش هم گفت که هیچکی نمیتونه در پرسپولیس تصمیم گیری کنه جز کسی 
که همه چیز به او سپرده شده ولی نگفت که منظورش خودش بوده یا کس دیگه !!!
بعد راجع به مربی حرف زدش که قرار بوده که یه مربی خارجی بیارن و قیمتش زیاد بوده و دیده اگه اونو بیاره
ظلم کرده به مربیای ایرانی !! بعد سه روز داشته با اون چونه میزده که قیمت رو بیاره پایین!!!
آقا مگه رفتی بوتیک ؟! مربی برنامه میده و مدیرش هم مشخص میکنه که اون با چه مبلغی قرارداد ببنده ..نه ؟
بعد خبرنگارا میپرسن ازش خب دنیزلی چش بود؟! یه ذره فکر میکنه و بعد میگه آدم خوبی بود دیگه رفت!
در نهایت میگه که الان دوتا مربی خارجی باقی موندن و اونها منتظر نشستن تو خونشون تا ما زنگ بزنیم 
بیان ایران...فقط معلوم نیست که چرا کار داشت به دایی و پروین میکشید،چون ظاهرا اونا هم بدجور منتظرن!
سپس از کالدرون و متسو اسم میبره و میگه که خودش از متسو تشکر میکنه چون اون عاشق پرسپولیس
بوده ولی ما نفهمیدیم که متسو کی وقت کرده بوده عاشق بشه ؟!
جالب اینه که در این لحظه یه خبرنگاری ازش میپرسه که گزینه شما برای تیم ،مربی خارجی است یا ایرانی؟!
بعد رویانیان ازش میپرسه که متسو خارجی هست یا ایرانی؟!!!
بعد مشخص میشه که یه گروهی با متسو برخورد بدی داشتند و بعد از اونکه یه خبرنگار دیگه میپرسه که 
آیا این گروه همون منشور اخلاقی بودن یا نه؟(آخه مثکه متسو موهاش بلند و قشنگه !)
بعد داغ دل رویانیان تازه میشه و میگه یه جوون فرانسوی اومده مسلمون شده ...به نظر شما این کار منشوری
هس؟اصلا اگه راست میگید چرا تو ماه رمضون لیگ رو تعطیل نمیکنین؟...چرا به خاطر یه اخم کی روش 
جام حذفی تعطیل میشه اما به خاطر خدا لیگ تعطیل نمیشه ؟!
لازم به ذکره که کلا اگه به خاطر خدا و کی روش بود،الان ایشون کلا تو فوتبال کاری نداشتن،چون اصولا نبود!
و به همین ترتیب چند دقیقه از متسو دفاع کرد و آخرش به این نتیجه رسید که اگه بیاردش نمیتونه کارشو 
انجام بده ...اونم خودش نمیخواد بیاد و اصلا هیچ چی به هیچ چی !!!!
دست آخر هم معلوم میشه یه ایمیل زده به کالدرون تا فی رو پایین بیاره که قرارداد ببندن که برای خود من 
متن انگلیسی ایمیل خیلی جالبه توجه هس و بعدش هم قضیه مربی ایرانی رو منتفی میدونه ولی بعدش میگه اگه
خودش و مردم !!! مجبور شن دیگه مربی ایرانی میاره !!!
در باره قضیه استعفایش میگوید که استعفا نداده و فقط میخواسته از فوتبال بره و وقتی نامه اش رو به پروین 
نشون داده که اون بیاد مسولیت رو بگیره،پروین غش کرده !!!!
و در پایان هم ضمن تشکر،جمع بندی میکنه که خیلی از این فوتبال کشیده و همه دردا رو ریخته تو خودش،دیگه
هم نمیخواد مصاحبه بکنه،تو وارادات خودرو نقشی نداشته و بازیکنا مالیاتشون رو میدن و کلا هم قضیه مربی
ایرانی منتفیه ولی دایی رو دوست دارن و بازیکنا نباید لج کنن که اگه دایی بیاد ما میریم و دایی همیشه دایی بوده
ولی گزینه نیستش ولی اگه بودم چه اشکالی داره و دایی و دایی ....دایی .....!!!