۱۳۹۱ اسفند ۱۰, پنجشنبه

از عالیجنابان خاکستری تا سعید مرتضوی

یه زمانی بود که اگه میگفتی عالیجناب خاکستری ، طرف مو به تنش سیخ میشد !!
میگفتی عالیجناب سرخ پوش ، قبض روح میشد !
میگفتی شاه کلید اصن ، از زمین و زمان محو میشد ...
قدرت مخوف مافیایی که اجازه هیچ نفس کشیدن بی اجازه ای رو نمیداد ، اما زمان گذشت و جامعه مدنی و 
دعواهای جناحی بر سر منابع قدرت و ثروت افزایش پیدا کرد تا جایی که بی اخلاقی و لات بازی جزیی از
سیاست روز به اصطلاح سیاست ورزان شد.
بعد بگم بگم ها شروع شد ...
رسید به لیست توی جیب وکت و جیب شلوار و غیره ...
این بماند یادمون بیاد که یه روزی از روزها ، فیلم شکنجه همسر سعید امامی که از قضا از نزدیکان خامنه ای
بود واسه خودش ، و روزی روزگاری دست زن و بچه خامنه ای رو میگرفت و میبرد انگلیس ، وقتی به بیرون
درز کرد (مثلا) ، اصن چه موجی تو جامعه به راه افتاد ...
به قول دوستان ته افشاگری و انتهای بی آبرویی نظام جمهوری اسلامی بود!!
یعنی هر جای دنیا این افشاگری شده بود کلا اون نظام خودش درش رو تخته کرده بود و رفته بود ...
اما از اونجایی که رژیم کنونی حاکم بر ایران پررو تر از این حرفاست و مردم ما هم به مرور زمان خوب به همه
چی عادت میکنن و باهاش کنار میان (حتی اگه مسئله ناموسی هم باشه )...
بنابراین چیز خاصی اتفاق نیفتاد و داشت از این مدل افشاگری ها فراموشمون میشد که نیک آهنگ کوثر یه نوار
از مکالمه اش با مهدی هاشمی پسر اکبر هاشمی رفسنجانی رو کرد ، و حواشی خودش رو داشت ولی فایده ای
نداشت جز اینکه ما فهمیدیم که مهدی هاشمی چه مدلی حرف میزنه و ادبیاتش چه مدلیه که چندان هم دور از 
ذهن نبود... داشتیم تازه فراموش میکردیم که یهو دیدیم وسط مجلس مملکت ، رییس جمهورش داره رییس مجلس
رو افشا میکنه و چند روز بعدش رییس مجلس کار مشابهی انجام میده و همین طور پیش میره تا سعید مرتضوی که 
علت و باعث و بانی این افشاگریها بود ، پاش به دادگاه باز میشه ...
حالا این مسئله مطرح شده که سعید مرتضوی ، قاضی قاتل شکنجه گر ، مکالمه ای از خودش و مجتبی خامنه ای
داره که تایید میکنه که مرتضوی دستوراتو او رو اجرا میکرده و علت غیرعلنی بودن دادگاه شائبه وجود همین نوار
به عنوان سند هستش ...
هر چند چیز جدیدی نیس دونستن اینکه دستورات از مقامهای بالاتر صادر میشه (عالیجنابان خاکستری سابق و جدید)
و فکر نکنم هم که اگر افشا میشد ، نه مردم شورشی میکردن و نه تغییری در مناسبات قدرت ایجاد میشد ، اما دو
 پیامد داره یکی اینکه همه محافظه کار خواهند شد و فهمیدند که دیوار علاوه بر داشتن موش و گوش ، مجهز به 
دوربین فیلم برداری هم هست و دوم اینکه باید منتظر رفتارهای زننده تر و قبیح تر هم باشیم ...

۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

از جدایی نادر از سیمین تا آرگو

سال گذشته ، همچین موقعهایی بود که همگی هلهله سر داده بودیم برای خوشحالی از به دست آوردن یه اسکار
اون هم بعد از نود و بوقی ، اونهم به عنوان فیلم خارجی !!
یه فیلم خیلی معمولی که با یه مقایسه سرانگشتی با فیلمهایی مثل کان-تیکی از نروژ که با اون همه جلوه های
ویژه و طراحی لباس و.... امسال موفق نشد که اسکاری رو به دست بیاره ...
اما به هر تقدیر با ساز و دهل فراوون بالاخره این اسکار به ایران هم رسید و حاشیه های خودش رو داشت که 
بماند !! شاید تنها بشه به همین نکته اکتفا کرد که نطق کوتاه کارگردان بازتابی نبود از درد ملت ...
اما چرخ گردون چرخید و امسال یه فیلم دیگه سر و صدای زیادی در اسکار به پا کرد که دست بر قضا موضوع 
محوری اون هم ایران هست ، ایران بعد از انقلاب ، و ماجرای گروگانگیری.
آرگو ، اگر یک فیلمنامه اقتباسی از یک جریان واقعی تاریخی باشه ، نادر از سیمین جدا شدن اما ، یه اتفاق
ساده هست که هر روز تقریبا توی زندگی قشری از جامعه ( اگر نگوییم تمام آن ) جریان داره !
آرگو اگر نشون میده که چطور تفکر سنتی یا روستایی ، خودش رو نه تنها به جامعه ایرانی که به دنیا تحمیل
میکنه طوری که خمینی در زمان گروگانگیری درست حسابی با گزارشگر خارجی صحبت نمیکنه و از یه جایی
میگه که نمیخواد حرفشو گوش کنه اصن ، نادر از سیمین جدا شدن اما ، تقابل جامعه سنتی و به نسبت مدرنتر
رو در خود ایران نشون میده ، اما همچون خمینی ، مردمم حرف همدیگرو گوش نمیدن !
آرگو اگر از نجات عده ای از آمریکایی ها توسط هموطناشون ، تصویری به ما نشون میده ، جدایی نادر از 
سیمین نشون میده که تو جامعه ما چطور هر کسی فقط به فکر نجات خودشه ...
به نظر من اسکار جدایی سیمین از نادر تاکیدی بود به درد و رنجی که نصیب مردم ایران شده
و اسکار آرگو پیغامش این بود که " آنها هنوز فراموش نکرده اند"
...

۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

اندر حکایات "عکدمی" گوگوش

توی همین بلاگ یه مطلبی مدتها پیش در مورد موزیک زیرزمینی نوشتم : زیر زمینهای شهر ...
تقریبا خیلی از چیزایی رو که الان باز بخوام بگم رو در اون مطلب نوشتم و قصد بازنویسی ندارم ، اما ...
اما این "عکدمی" (همون آکادمی با لهجه غلیظ ) که هر سال هم کلی حواشی داره و امسال هم کم نداره از این
بابت واقعا هدفش چیه ؟
یکی از دوستام مطلب جالبی روی دیوار فیسبوکش نوشته بود : نوشته بود که همچین میگن عکدمی که هر کی
ندونه فکر میکنه ، هر سال دارن یه "مایکل جکسون" تحویل جامعه هنری میدن !!!
واقعا هم اگه بخوایم فارغ از تمام مسائل پشت پرده بشیم ، واقعا فایده این کارا چیه ؟ 
به نظر شخصی من ، اینکار هیج فایده ای نداره ، باز هم تاکید میکنم کاری به پشت پرده ندارم ، فعلا !
یک-سراغ تلویزیون و ماهوارتون و یا اینترنت برید و بزنید به یکی از کانالهای پخش موزیک و ببینید که چقدر
خواننده های قد و نیم قد و با قیافه های عجق وجق و صداهای ناجور و موزیک درهم و برهم میشنوید !
دو-نگاهی به گذشته بکنید و ببینید که از خواننده های قدیم چند نفرشون هستن که بین مردم اقبالشون کم شده 
من جمله خانم "گوگوش" ، ببینید چند تا اصن فراموش شدن و تازه اینها اسطوره ها و جلودارای موزیکمون
هستن و در ثانی ببینید چند تاشون رو اصن مافیاها اجازه نمیدن که یه کنسرت بذارن!
بعد شما میبینی شونصد هزار تا آدم رفتن صف کشیدن که برن توی اتاق دو دقیقه جلوی "هومن خلعتبری" 
تست صدا بدن ، از سوئد، از آلمان ،از فرانسه و ..  فکر نکنم که سفر مجانی باشه و لااقل پول بلیت هواپیما رو
که دیگه باید داده باشن ، و خب مسلمه که به غیر از ده ، دوازده نفر بقیه برمیگردن خونه هاشون !
حالا اگه به همه اینها بگی بیا توی شهرت جلوی سفارت جمهوری اسلامی یا هر جای دیگه برای زندانیان سیاسی
یا حقوق ملت ایران ( که خودشم جزوشه ) پاشو یه ساعت بیا اعتراض ، فکر میکنین میاد ؟ 
مسلما نه ، به هزار و یک دلیل از ترس تا رفت و آمد به ایران و غیره ...
اما ته ماجرا رو بگم که تا اونجا که من یادم میاد ، هیچکدوم از این فارغ التحصیلان " عکدمی " ره به جایی 
نبردن و یه آلبوم یا کنسرت که هیچ ، یه سینگل هم بیرون ندادن !!! اونایی که خودشون از اول صدا داشتن
و ما هم میدونیم از روز اول ، آخرش هم با همون صدا میرن و کماکان اجراهاشون رو دارن و اونایی هم که 
نداشتن که هیچی ، تشریف میبرن خونه ! و فقط فحش و فضیحتایی رو که هر کدوم میتونستن برن سر کوچه شون
و سولفاژ و ریتم و ... یاد بگیرن اومدن تو تلویزیون جلو بقیه ، نوش جان کردن ،شاید چون فکر میکنن که این
آکادمی میشه سکوی پرتابشون ، غافل از اینکه نمیدونن خودشون سرگرمی امروز هستن و فردا اگه نباشن توی
انبوهی از خواننده ( و سایر مسائل) به فراموشی سپرده میشن !
به نظر من قضیه خانم محجبه امسال "عکدمی" هم در مقابل این پدیده ، کوچکترین اهمیتی نداره ، این آکادمیها
، این کنسرت و سی دی ها ، زمانی ارزش داره که هممون توی مملکتمون و در رفاه و آسایش و فضای آزادی و
دموکراسی باشیم وگرنه این چیزی نیست جز سرگرمی برای پرکردن وقت و فراموشی موقت مشکلات ...

۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه

توضیحات تکمیلی پست قبلی

بذارید ساده بگم ، رانت ! 
و رانت یعنی پولی که از طریق نفوذ سیاسی و اقتصادی و یا داشتن آشنایی که همچین نفوذی داره به صورت مفت
و مجانی به دست آمده و برخلاف فعالیت اقتصادی ، معنایش چنبره زدن بر منابع مالیه ...
مخاطبینی بودن که در پست قبلی ، در مورد شرکت کیسون منکر این قضیه شدن که این شرکت وابستگی به سپاه 
پاسداران داره ... به هر حال فراوون لینک فقط تو همین اینترنت داریم در همین زمینه که میتونن برن و ببینن و
لازم نیست که من تک تک نکات و مغلطه ها رو پاسخ بدم ولی باز چند لینک دیگه خدمت این مخاطبان و سایر
خوانندگان بلاگ ، نه تنها در مورد کیسون بلکه در مورد بسیاری شرکتهای دیگر :
ایرج مصداقی  از کیسون ، آتیه بهار ، نمازی ، تریتا پارسی ، محمد رضا انصاری و فرخ نگهدار و برادرش ،
علی انصاری ، بابک زنجانی ، سعید مرتضوی ، جمشید بسم الله و باشگاههای فوتبال و بانکها و .... میگوید .
دانشنامه ویکی پدیا  در مورد سپاه پاسداران و در قسمت فعالیتهای اقتصادی به وضوح از شرکت کیسون و بخش
خارجی این شرکت در ونزوئلا ، به عنوان اقمار سپاه پاسداران نام برده ، اون هم در کنار قرار گاه خاتم ،
قرب کربلا و قرب نوح و ..  ، همین طور از صدرا که از قضا اوهم در ونزوئلا مشغوله ، گروه بهمن و اعتماد مبین
و بسیاری شرکتهای بزرگ دیگه هم اسم برده شده ....
مقاله ای در سی ان ان  که مجددا از چندین شرکت و بانک و موسسه و منجمله همین شرکت کیسون نام برده شده 
به عنوان شرکتهای تحت کنترل سپاه پاسداران نام برده ...
گزارش کامل  بنیاد دفاع از دموکراسی ها در مورد شرکت ها و کشورهایی که تحریم ها علیه جمهوری اسلامی
رو نادیده گرفتن ، یکی از این شرکت کره ای دایلیم هست ( کره جنوبی) ... در صفحه 11 این گزارش آمده که این
شرکت با سپاه پاسداران (IRGC) قراردادهای نفتی رو چطور و با چه مبالغی منعقد کرده و بعد توضیح میده که
که چطور دایلیمی که قرارداد با سپاه داشت برای این پروژه به همراه سه شرکت دیگه ایرانی سازه ، کیسون و
شرکت توسعه شبکه های صنعتی ایران ، یک کنسرسیوم تشکیل میدن که خب قطعا جزو اسناد منتشر شده
خود کیسون هم هست ، منهای اینکه توضیح نمیده دایلیم (DAELIM) از کجا اومده !!

۱۳۹۱ بهمن ۱۹, پنجشنبه

غولی به نام کیسون و وزیری در نقش کارمند

این آقای وزیر سابق اقتصاد و دارایی در دوران خاتمی ، قائم مقام سازمان برنامه و بودجه ، مدیر عامل شرکت
فولاد و همین طور بانک توسعه صادرات و رییس کل بانک مرکزی که ، در طول چند روز گذشته خودش نمیدونس
که در آلمان دستگیر شده یا نه ، طهماسب مظاهری رو که میشناسین !
خود این آقا دستگیریش رو و اصن در آلمان بودنش رو تکذیب کرد تا اینکه آقای مشایخی نامی وارد شد و 
ایشون رو وضعیتش رو مشخص کرد و همین طور وضیعت اون چک معروف 70 میلیون دلاری ...
در اینجا  بخونید جوابیه و بیانیه یه شرکتی به نام کیسون رو در خصوص وضعیت مظاهری و چک !
برای اینکه مشخص بشه براتون که شرکت کیسون کیه و چیه ، به آدرس وب سایت شرکت میشه سری بزنید 
و پروژه ها شون رو مطالعه کنید (محتوا به زبان انگلیسی هست) و در اینجا  هم میتونید قرارداد این شرکت 
با دولت ونزوئلا رو ببینید که برای ساخت ده هزار واحد خونه هست در ونزوئلا، آدرس و همین طور نام فردی
به نام محمد رضا انصاری ، در همون چند سطر اول میتونید ببینید !
محمد رضا انصاری ، مدیر عامل شرکت کیسون هست که در اینجا  مفصل راجع به ایشون نوشته که چه 
زمانی این شرکت تاسیس شده و زمینه فعالیتش در ساختمان سازی و باقی مسائل !
ماجرا از اون جایی جالب تر میشه که بدونید که این آقای انصاری دایی   فرخ نگهدار هست ظاهرا  !
که در این صفحه مطالب مفصلی راجع به انستیتو سیمین  و شرکت کیسون در پاراگرافهای میانی مشاهده میکنید.
اما یادمون نرفته این گزارش معروف پنتاگون  رو در مورد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ، نفوذش در 
کشورها و به خصوص کشورهای آمریکای جنوبی مثل همین ونزوئلا ، آرژانتین و ... ، همکاری روسیه 
با جمهوری اسلامی و استفاده از نیروهای القاعده و عراقی توسط جمهوری اسلامی تا حتی نفوذ جمهوری 
اسلامی در میان پناهندگان تحت پوشش "انجمن های دفاع از پناهندگان" و ... 
گزارش مفصلی بخونید  از حضور نیروهای جمهوری اسلامی در آمریکای جنوبی ! در صفحه 89 این گزارش
و قضیه ونزوئلا ، اقتصاد ایران به عنوان هجدهمین اقتصاد برتر دنیا معرفی میشه ( شاید میزان درآمد و ثروت
رو حساب کردن) و بعد تاریخچه پایه ریزی اقتصادی جمهوری اسلامی که به زمان محمد خاتمی برمیگرده رو 
عنوان میکنه (قضیه چهار هزار تراکتور به ارزش سی و یک میلیون دلار) تا قراردادهای صدرا ، و حتی
ایران خودرو ، ایران ایر ، کشتیرانی ، بانک و قراردادهای مسکن سازی در زمان احمدی نژاد ، همه و همه 
مورد توجه قرار گرفته ...
این هم گزارشی از بنیاد دفاع از دموکراسی ها در مورد شرکت کره ای دایلیم که در میان قراردادهی فراوانی که
با جمهوری اسلامی داره نام شرکت کیسون هم به چشم میخوره !زمینه کاری شرکت دایلیم ، ساخت موتور،
ساخت و ساز ساختمانی و پتروشیمی هست ...
کیسون تنها شاید یکی از صدها و شاید هزاران شرکت اقماری جمهوری اسلامی باشه که احتمالا روی اتفاقی
که در فرودگاه دوسلدورف آلمان افتاد ، و ایشون در نقش کارمند تحویلدار شرکت ظاهر شدن ، ما متوجه اون و 
ارتباطاتش در درون نظام ، اطلاعات ، سپاه و غیره شدیم !
تنها یه نگاه ساده و اجمالی به این گزارشا به سادگی این مطلب رو میرسونه که چه ثروت بادآورده و فراوونی
جمهوری اسلامی به جیب میزنه و سرکوب رو نه تنها در داخل مملکت ، حتی در بیرون از ایران هم این نیروها
به صورت جدی و در همه زمینه ها ، مشغولن تا در نهایت این نظام ولایت فقیهی حفظ بشه ، حتی در قامت
نیروهای آزادی خواه و مخالف حکومت و ....
در این باره بیشتر خواهم نوشت !

 


رکورد شکنی سیارک

هر چند که عمده بحثهای این وبلاگ مربوط به مسائل ایران هست ، اما علاقه من به بحثهای فضایی و آستروئیدها
باعث میشه هر از چند گاهی مطلبی هم در این باره و یا مسائل متفرقه دیگه هم بنویسم ..
فکر نکنم دونستنش بد باشه ...!
نکته از این قراره که یه سیارک با نام 2012 DA 14 که بیست و سوم فوریه سال 2012 میلادی کشف شده بود
توسط رصدخانه لاساگرا در اسپانیا ، در پانزدهم فوریه سال 2013 از کمترین فاصله ممکن از کنار
زمین عبور خواهد کرد ( یعنی حدود یک هفته دیگه ) یعنی فاصله 27700 کیلومتری که حتی از یه ماهواره ای مثل
GEO هم کمتر خواهد بود... تا به امروز درصد برخورد این سیارک با زمین که در ابتدا 1 به 83000 بود رسیده
به عدد 1 به 3030 ( ویکیپدیا ) ... نظرات زیادی تا حالا داده شده ولی انتظار نمیره که این سیارک با زمین ، لااقل
فعلا برخوردی داشته باشه ، اما عبورش از کنار زمین ، موضوعات بسیاری رو مشخص میکنه ، حدس بر این 
هست که شاید در سال 2020 اصابتی داشته باشه ولی چون قطرش بیش از 60 متر نیست و حدودا 130000 تن 
وزن داره ، انتظار میره که انفجاری در حدود 2.5 مگاتن تی ان تی داشته باشه که خب ، ظاهرا خیلی خطرناک نیست
برای حیات زمین ، زمان عبور هم حدود 7:25 دقیقه بعد از ظهر به وقت گرینویچ هست !!
شاید بشه با دوربین های معمولی هم این واقعه رو مشاهده کرد !

۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه

از محمود احمدی لیکس تا محمود آرمسترانگ نژاد

اونایی که جی تی ایکس بازی کردن یادشون میاد که آخراش که از بازی میخواستیم بیایم بیرون و حوصله نداشتیم
میرفتیم همه جا رو منفجر میکردیم و همه رو میکشتیم و همه نیروهای پلیس میفتادن دنبالمون ...
نمی دونم چرا اینکارو میکردیم ولی یه حال مخصوص خودش رو داشت ... 
حکایت این محمود احمدی نژاد هم همینه و حالا که داره رییس جمهور بازیش تموم میشه ، باید همه جا رو بترکونه
و همه چی رو به هم بریزه تا خیالش راحت شه و بعد ایگزیت کنه و بره دنبال زندگیش !
اما فقط یه روز بعد از جار و جنجالی که توی مجلس جمهوری اسلامی راه انداخت لازم بود تا بفهمه که اینجوری ها
هم نیست که بزنه و در بره !! یا دسته رو بذاره زمین و یا خاموش کنه و اینا !!
خاوری هم نیس که حالا در رفته باشه ... نع !
حالا اگه مشایی خودشو برای شهادت و نظیرهم آماده کرده ظاهرا احمدی نژاد ایده بهتری داره!
فقط معلوم نیس که تا اون موقع فرهنگ شهادت یا شربتش اجازه میده یا نه و البته بعید هست که اتفاق خاصی هم
واسش بیفته ولی خب ، از اونجایی که محمود استاد غلو کردنه ، ایندفعه تصمیم گرفته که اگه کار بیخ پیدا کرد
با همین سفینه ماکتی ها هست نشون میدن !! به جای میمون و سوسک و مارمولک و غیره به فضا بره!
یعنی شما فقط تصور کن مثلا کره ماه رو و سفینه لوله مانند جمهوری اسلامی که درش واز میشه و احمدی نژاد
با نیش باز ، قدم میزاره به ماه !!!
خودش هم میگه که حاضره این ریسک رو بکنه ، چون به نظرم خطر روی زمین موندنش داره بیشتر میشه ،
آدمی نبوده از خود حاکمیت جمهوری اسلامی بگیره تا یه ایرانی در هر جای دنیا تا بقیه ملل ، هیچکی دل خوشی
از این آدم که حداقل ها رو هم رعایت نمیکنه در شان و شئونات و اخلاق و مملکت داری و ...
اینقدر این قضیه براش مهمه که حاضره خودفروشی هم بکنه :
"امروز دوستان درخواست ارز و پول کردند و من به آنها گفتم حاضرم خودم را به فروش و مزایده بگذارم 
و ارز آن را برای فعالیت‌هایتان بدهم، البته آنقدر مشکل نخواهد بود...."
چه اعتماد به نفسی هم داره !!!

۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

شرایط جدید ظهور

این آقای سعیدی که نماینده خامنه ای در سپاه هست از اون دسته آدمایی هست که از یه جهاتی حضورش مثبت
ارزیابی میشه و اون خلق سوژه هست برای دوستداران خبر !
به دلایل نامعلومی در سالگرد بازگشت مصیبت بار خمینی به ایران ، سعیدی راجع به شرایط ظهور امام زمان
صحبت کرده ، که حالا اینا رو از کجا درآورده ، ما بیخبریم اما ظاهرا ایشون میدونن که اوشون با شرایط 
روز پیش میرن و شرایط ، سال به سال عوض میشه !
اولا باید سه تا آمادگی باشه برای این کار : یکی آمادگی فردی و اجتماعی غیر سبب ساز که احتمالا یعنی چیز
خاصی نیست ...آمادگی فردی سبب ساز که احتمالا معنیش اینه که تو رودربایستی قرار میده و سوم حکومت
امام زمانیه که احتمالا منظورش همین جمهوری اسلامیه کنونیه !!!
نکته حانز اهمیتی که ایشون اشاره میکنن اینه که امام زمان موقعی ظهور میکنه که مردم ظهور کنن و هروقت
مردم غیب بشن ، او هم غیب میشه ، و باز اگه مردم ظاهر بشن ، ایشون ظاهر ، غیب بشن ، غیب و همین طور
این چرخه ادامه داره و یه چیزیه تو مایه روشن خاموش کردن چراغ !!! ( به نقل از فارس نیوز)
اما شرط جدیدی که اضافه شده به این شروط ظهور ، تحولات خاورمیانه هست و (نقل قول مستقیم) تا مادامیکه
تحولات همه جانبه در خاور میانه رخ ندهد ، امام زمان ظهور نمیکند !!
و ما دقیقا متوجه نخواهیم شد که اولا ایشون (سعیدی) این رو از کجا میدونه و ثانیا مگه ایشون فقط مخصوص 
خاورمیانه هستن و تازه به قول خودشون که میگن ، برای نجات بشریت میاد ، خوب اگه خود مردم تحول کنن 
و خوب بشن ، بعد ایشون برای چه کاری میایند ؟
در پایان هم به دو نکته اشاره میکنه سعیدی :
اول اینکه جمهوری اسلامی ، نه اسلام طالبانی داره ( اصلا و به هیچ وجه مثلا تو استادیوم اعدام و دست قطع 
کردن نداره لابد !!) و سکولار هم نیست ( اینو با افتخار گفت ) و مسئول عرضه اسلام ناب هستن ( حالا باید 
ببینیم عربستان مسئول عرضه کدوم اسلامه) 
دوم اینکه مردم آمریکا ، دقت کنید مردم آمریکا ! بدانند که حزب جمهوری خواه و دموکرات و اتحادیه اروپا !!
دقت کنید مردم آمریکا ، اتحادیه اروپا دردی از شما دوا نمیکنه !!!!
جمع بندی سعیدی هم به این صورت هست که شرایط و آمادگی کافی هست برای ظهور و فقط کمی صبر و استقامت
در برابر تحریمها لازمه (تا غنی سازی انجام بگیره ، تازه سانتریفیوژهای جدید آوردیم) ، فقط یادآور میشه اگه 
مردم از قوانین الهی سرپیچی کنن ، انقلاب سقوط میکنه ... که به نظر میاد ناخواسته یا خواسته یک راه مهمی
رو یاد مردم دادن ، که با توجه به اون اگه صلاح دونستن ، انقلاب رو بسقوطونن !

در باب اهمیت مکان مذاکرات هسته ای

من برخلاف بقیه دوستان که معتقد هستن که مکان مذاکرات هسته ای مهم نیست و نفس عمل هست که اهمیت داره
، اتفاقا معتقدم که دلایل زیادی وجود داره که مکان این مذاکرات خیلی هم اهمیت داره :
تا قبل این تحریمها ، تا اونجایی که حافظه من یاری میکنه ، این جمهوری اسلامی ، که پول نفت و غیره رو 
در جیب مبارک داشت ، و خوب یه کمی هم از رسوم ایرانیها سر در آورده بود ، تا کارش به یه جایی گیر میکرد،
حالا از مذاکرات هسته ای بگیر تا حقوق بشر و غیره و ذالک ، سریع یه دعوت به عمل میاوردن و همه رو میبردن
هتل و چند روز پذیرایی و یادتون هست حتما که حتی هواپیماشون مینشست از دم هواپیما دولا راست میشدن 
واسشون و بعد از پذیرایی مفصل و به ثمر نشستن مذاکرات ! یکی یه فرش نفیس و بسته بسته ، پسته و زعفرون
و خلاصه با سلام و صلوات میفرستادن برن تا کارشون راه بیفته و زیر سبیلی رد کنن بره !!!
حالا تو این وانفسای بی پولی و بدبختی چه جوری اینارو بیارن و چپ و راست سرویس بدن ...
بعد تازه اون موقع دولت اصلاحات و خنده و مهربونی و من بمیرم ، تو بمیری بود ، الان که چپ و راست میپرن
توی سفارت مردم ، اونم نه هر سفارتی ، سفارت میگم صد تا سفارت میشنوید شما ...
اصن روش نمیشه دعوت کنه ، خوب با چه رویی نگاش کنه ، بگه من که الان دارم با شما مذاکره مینمایم ، همونم
که بچه ها رو فرستادم از در و دیوار سفارتتون ریختن تو و چه و چه و چه !!!
بعد اصن توی اون آلودگی هوا و توی وسط اون همه پارازیت و روزی دو سه تا دست و پا قطع کردن و اعدام 
در ملا عام که جزو برنامه هفتگی هست ، وسط زورگیری و تیکه پاره کردن همدیگه وسط خیابون اصن طرف 
باید دل شیر داشته باشه که جرات کنه بیاد ایران واسه مذاکره ....
بعد اصن اینکار داستان رو جذابتر کرده ، دیدید مثلا رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا هر سال میفته یه جا، واسه 
جذاب شدن ، مثلا فینال ومبلی ، مونیخ ، استانبول ، رم و ...
حالا خود موضوع هسته ای که به خودی خود موضوع ایران رو حساس کرده ، مکان مذاکره و تاریخش هم باید
حساس و جذاب باشه ، مثلا مذاکره استانبول 2012 ، قاهره 2013 ، مکزیکوسیتی 2014 ، توکیو 2015 و ...
تازه موضوع زمین بیطرف و بحث تماشاگر پیش میاد که باید سهمیه تماشاچیها یکسان باشه و بحثهای تخصصی
داوری و غیره که از ظرفیت این مقاله و ظرفیت های دیگه خارجه !
اما موضوع در یک کلام خیلی سادس و جمهوری اسلامی و در راس اون ، رهبریتش ، امتیاز میخوان که به یه 
پیروزی کوچیک هم که شده برسن ، چون شکست و پذیرش اولین شروط آژانس و قدرتهای جهانی یعنی قدم به 
قدم ، عقب نشینی و بنابراین مذاکره در شرایط فعلی ، اصلا مفید نیس ، جمهوری اسلامی منتظر نتیجه کار لابیهایش
نشسته و تا قبل از گرفتن قول قطعی (تضمین بقا) احتمالا از این وقت کشی ها زیاد خواهد کرد !