۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه

اندر باب توافق برای توافق

خیلی سخته که خیلی وقت باشه ننوشته باشی و یهو بخواب بپری وسط موضوع به این مهمی !!!
خیلی سعی کردم بازآموزی کنم و مطالب رو جور دیگه ای بنویسم ...
کوتاه از صحبتهای جنجالی اباذری فقط یه جمله ای رو وام میگیرم که عزیز من 
"شما فک میکنید دارید انتخاب میکنید ، دارید انتخاب میشید"
بعد یه نگاه گذرا میکنم به نمایش انتخابات سال نود و دو که نمایش بسیار ساده ای بود و تهش معلوم.
نگرانی رهبر سیستم جمهوری اسلامی از رای ندادن تا حدی بود که گفت
"اگه به نظام هم رای نمیدید به خاطر ایران رای بدید"
و بعد سری میزنیم به داستان اتمی و #مذاکرات و غیره .  پدیده جالبی اینجا اتفاق میفته
اینجا یه پدیده ای هست به نام اسرائیل که دو ، سه سال پیش خطر حمله اش به ایران زیاد شده بود
و از هر جایی یه سایت و صفحه فیس بوکی درمیومد به نام صلح و آرامش بین ایران و اسرائیل
و کلی جمله "we love you" و از این حرفا ....
بعد میرسیم به چند هفته پیش که نتانیاهو رفت کنگره برای سخنرانی و جو طوری بود که فیس بوک و
توییتر پر شده بود از فحشهای آبدار و کشدار و خداحافظی ها با نوامیس #نتانیاهو
خنده داره ! یعنی ساده ترین تفسیر اینه موقعی که برامون مسلم بود حمله میکنه خودمون رو مظلوم
و مهربون نشون دادیم ، و وقتی که دیدیم حمله نمیکنه فحاشی رو در دستور کار داشتیم !
در حالیکه اصن ضرر و نفعی هم شامل ما نمیشه ، نه نتایناهو تقصیر داشته ، و اصن او نبوده که 
در این همه سال خرج نیروگاه کرده باشه ، یا هزینه جنگ سوریه رو داده باشه ، یا حماس و ....
رو خرجشون رو بده ، اون نبوده که احمدی نژاد رو هشت سال بشونه در مسند ریاست جمهوری!
او منافع کشور خودش رو در خطر میدیده ...
و بعد میرسیم به امروز یه هفته خبر لحظه به لحظه از مذاکره و ناهار خوردن و قدم زدن و .... در
#لوزان سوییس که از روز اول هم تو بوق و کرنا بود که توافق میشه ! 
یعنی اینا بعد دوازده سال آزگار توی همین چند روز به این نتیجه میرسن که تازه میخوان در چه 
چهارچوبی اصن چونه بزنن !!!!
بعد چشمم میخوره به مقاله نیک آهنگ کوثر و میبینم اونم همین جوری قضیه رو میبینه . او هم
به درستی میگه که 
"یک روز رفسنجانی «سردار سازندگی»شان است و امروز قاسم سلیمانی، «سردار عارف»؛ 
چشم‌ها روی مرگ هزاران هزار کودک سوری می‌بندند و دزدی‌های دوران هاشمی و خاتمی را نادیده 
می‌گیرند... مساله‌ی دردناک این است که چنین نوابغی، هم‌چون نی‌نواز هاملین، هزاران هزار نفر را 
به سمت خود می‌کشانند و به درون چاه می‌برند. عیب تنها از آنها نیست، از مخاطبانی است که انگار 
از اندیشیدن دست کشیده‌اند."
برگردیم سال 58 و نتیج گیری کنیم
یه دوستی تو توییتر نوشته بود که سال پنجاه و هشت فقط یک ممیز هشت دهم درصد باشعور بودن
که به جمهوری اسلامی رای ندادن ؛ یادی کنیم از اونها !!!
نکته جالب اینه که اون نود و هشت در صد به چیزی رای دادن که حتی قانون اساسی هم نداش
یعنی کلا به هوا رای دادن ؛ براشون شاید فرقی نمیکرده اصولا!
بعد دوست دیگه ای نوشت که الانم همون 1.8  در صد هستن بقیه کماکان توی یه طیفی از خامنه ای
تا احمدی نژاد و خاتمی و رفسنجانی و موسوی و .... خودشون رو منطبق میکنن با نظام  !
نتیجه اینکه :
یک-به غیر از نظام ولایی و لابی های اقماریش در سرتاسر دنیا و سیستم اطلاعاتی و غیره
گویا یه سری رسانه و تعداد قابل توجهی ژورنالیست یا روزنامه نگار هم اگر نه با نظام ولی علنا
در جهت منافع نظام قلم میزنند و سخن میرانند!
دو-مردم خوشحالی داریم که کلا هر اتفاقی بیفته فارق از نتیجه عملی براشون به کف خیابونها میان
بوق زده و رقص و پایکوبی کرده و مرتضی پاشایی هم گوش میکنند خیلی سفت !