سی و سه سال پیش در چنین روزی،ایرفرانس پروازی را از پاریس به ایران انجام داد که تاریخ این مملکت را دستخوش تغییرات فراوانی کرد که اثراتش را به خصوص در این شش سال اخیر مردم کشور به خوبی حس کرده اند.
مسافرین این پرواز تقریبا صد و پنجاه نفر بودند که شامل بیش از صد خبرنگار،ماموران آمریکایی،چریکهای آموزش دیده و تیم همراه خمینی بودند.
نکته مهم هویت نام این افراد حاضر در هواپیما میباشد که به هر حال این ریسک را در آن شرایط انجام میدهند که برنده شدنشان در آن قمار به منزله دستیابی به مدارج ترقی بود.به غیر از روح الله خمینی و پسرش سید احمد و سایر اعضا خانواده،ابوالحسن بنی صدر اولین رییس دولت در جمهوری اسلامی،صادق قطب زاده اولین رییس صدا و سیما در رژیم کنونی،ابراهیم یزدی،حسن ابراهیم حبیبی که از زمان بازرگان تا خاتمی در دولت های مختلف حضور داشته،تقی ابتکار،احمد غضنفرپور،محسن سازگارا،نوشابه امیری،حسن لاهوتی اشکوری،صادق طباطبایی و چند تن دیگر در هواپیما حضور داشتند.
اما دو نفر دیگر هم در آن پرواز حضور داشتند که بیش از بقیه توجهات را جلب میکنند.
اولی یک خبرنگار یا به گویشی دیگر شرق شناس آلمانی است به نام پیتر شالاتور که ظاهرا دو ساعتی را محافظ قانون اساسی بوده است که خمینی نوشته بوده و در پاکتی قهوه ای رنگ قرار داده و از طریق صادق طباطبایی به او سپرده است.
او که از خبرنگاران شبکه ZDF آلمان بوده است از مدتها قبل مورد توجه و اعتماد نزدیکان خمینی،خصوصا صادق طباطبایی قرار گرفته و بعدها که خمینی به پاریس میرود او هم خود را به همراه تیم فیلم برداری اش به این جمع میرساند.
نفر دوم که بسیاری خوب او را میشناسیم فردی است که دست در دست خمینی از پله های هواپیما پایین می آید.به نظر میرسد که خلبان است و به عنوان اینکه خمینی هدیه فرانسه است به ایران او را همراهی میکند.و خوب میدانیم که از نظر مسلمانان که ظاهرا خمینی هم نقش مرجعیت برایشان دارد دست زدن به غیرمسلمان حکم دست زدن به چیزهای کثیف دارد که نجاستش میخوانند.
داستان چیست ؟
ژرژان فابین باتاوش با اصلیت الجزایری است که خانواده اش به فرانسه آمدند.این که جذب پلیس فرانسه شده یا اینکه خبرنگار بوده است در هاله ای از ابهام است اما نکته جالب همین است که او محافظ شخصی خمینی بوده است.علت انتخاب او توسط خمینی صحبت کردن وی به فارسی بوده است!
بعد از اینکه خمینی وارد ایران میشود او نیز وارد ایران شده و در ایران زندگی می کرده است و همسر ایرانی دارد.با چمران و نظران همکاری داشته است.ظاهرا هم حکم مخصوص از طرف صادق خلخالی داشته است برای انجام معاملات رژیم.
دست آخر آنکه تمامی سرنشینان آن هواپیمای کذایی به سرنوشت های عجیبی دچار میشوند که از اعدام تا زندان تا فرار از کشور و یا دستگیری در خارج به جرم حمل قاچاق را در کارنامه شان میتوان یافت.
مسافرین این پرواز تقریبا صد و پنجاه نفر بودند که شامل بیش از صد خبرنگار،ماموران آمریکایی،چریکهای آموزش دیده و تیم همراه خمینی بودند.
نکته مهم هویت نام این افراد حاضر در هواپیما میباشد که به هر حال این ریسک را در آن شرایط انجام میدهند که برنده شدنشان در آن قمار به منزله دستیابی به مدارج ترقی بود.به غیر از روح الله خمینی و پسرش سید احمد و سایر اعضا خانواده،ابوالحسن بنی صدر اولین رییس دولت در جمهوری اسلامی،صادق قطب زاده اولین رییس صدا و سیما در رژیم کنونی،ابراهیم یزدی،حسن ابراهیم حبیبی که از زمان بازرگان تا خاتمی در دولت های مختلف حضور داشته،تقی ابتکار،احمد غضنفرپور،محسن سازگارا،نوشابه امیری،حسن لاهوتی اشکوری،صادق طباطبایی و چند تن دیگر در هواپیما حضور داشتند.
اما دو نفر دیگر هم در آن پرواز حضور داشتند که بیش از بقیه توجهات را جلب میکنند.
اولی یک خبرنگار یا به گویشی دیگر شرق شناس آلمانی است به نام پیتر شالاتور که ظاهرا دو ساعتی را محافظ قانون اساسی بوده است که خمینی نوشته بوده و در پاکتی قهوه ای رنگ قرار داده و از طریق صادق طباطبایی به او سپرده است.
او که از خبرنگاران شبکه ZDF آلمان بوده است از مدتها قبل مورد توجه و اعتماد نزدیکان خمینی،خصوصا صادق طباطبایی قرار گرفته و بعدها که خمینی به پاریس میرود او هم خود را به همراه تیم فیلم برداری اش به این جمع میرساند.
نفر دوم که بسیاری خوب او را میشناسیم فردی است که دست در دست خمینی از پله های هواپیما پایین می آید.به نظر میرسد که خلبان است و به عنوان اینکه خمینی هدیه فرانسه است به ایران او را همراهی میکند.و خوب میدانیم که از نظر مسلمانان که ظاهرا خمینی هم نقش مرجعیت برایشان دارد دست زدن به غیرمسلمان حکم دست زدن به چیزهای کثیف دارد که نجاستش میخوانند.
داستان چیست ؟
ژرژان فابین باتاوش با اصلیت الجزایری است که خانواده اش به فرانسه آمدند.این که جذب پلیس فرانسه شده یا اینکه خبرنگار بوده است در هاله ای از ابهام است اما نکته جالب همین است که او محافظ شخصی خمینی بوده است.علت انتخاب او توسط خمینی صحبت کردن وی به فارسی بوده است!
بعد از اینکه خمینی وارد ایران میشود او نیز وارد ایران شده و در ایران زندگی می کرده است و همسر ایرانی دارد.با چمران و نظران همکاری داشته است.ظاهرا هم حکم مخصوص از طرف صادق خلخالی داشته است برای انجام معاملات رژیم.
دست آخر آنکه تمامی سرنشینان آن هواپیمای کذایی به سرنوشت های عجیبی دچار میشوند که از اعدام تا زندان تا فرار از کشور و یا دستگیری در خارج به جرم حمل قاچاق را در کارنامه شان میتوان یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر