من فکر میکنم این موضوع به قدری حساس بشه که کمتر کسی ، حالا چه تحلیلگر یا جامع شناس یا هر کس دیگه ای بخواد وارد این حیطه بشه و اون رو مورد بررسی قرار بده . برای اینکه موضوع به شدت فرهنگیه و خیلی سخته تو فرهنگ ایران پذیرفتن یه همچین داستانی !
فقط تصورش رو بکنید که شما یه همجنسگرایید و خانوادتون کلی خرج و مخارج سالهای سال کردن که یا شوهرتون بدن یا دختر فلانی رو براتون نشون کردن و بعد در نظر بگیرید که مثلا جعفر نامی از در بیاد و بگه مادر کجای کاری که من از اصغر پسر همسایه خوشم میاد ....!!!!
حالا وارد بحث قزوین نمیشم چون هم بلاگ جای این حرفا نیست و هم قضیه پدوفیلی هم واردش میشه که صلاح نیست.
منتها این ایرلندی های دو آتیشه که تا همین بیست سال پیش همجنسگرایی اصولا جرم بود براشون یهویی به این فکر میفتن که نه تنها جرم نیست بلکه اصن دو تا همجنسگرا میتونن تشکیل خونواده هم بدن ؛ رسمی !
همین ده دوازده روز پیش هم بود که نخست وزیر لوکزامبورگ اگزاویه بتل با شریک زندگیش که یه مرد دیگه ای بود اونم واسه خودش رسما ازدواج کردن و خیلی هم به خودشون بالیدن !
اینکه همجنسگرایی یه ردپایی هم در مسائل سیاسی پیدا کرده به نظرم یه قدری شلوغ بازیه به خاطر اینکه اون حالت قبیح بودنش ریخته بشه و چشمامون عادت کنه !
اما چند تا نکته مهم داره این داستان رفراندوم برای ازدواج همجنسگراها :
- درس اول این رفراندوم اینه که قانون یه چیز ثابت و از توی چند تا کتاب نیست و گاهی اوقات امکان این هست که یه اشتباه یه اشکال قانونی رو به همه پرسی گذاشت و نتیجه اون بشه قانون جدید. این بخشی از دموکراسیه !
کلا هم قرار نیست هر بلایی که نسل و نسلهای قبل از ما به سر خودشون آوردن رو ما هم تحمل کنیم .
- تقابل مذهب با این قضیه هم خیلی تامل برانگیزه و دلیل عمده مذهبی ها هم اینه که مشکل تولید نسل پیش میاد. به نظرم بهونه مذخرفیه و اصولا من نمیدونم چرا دین مجوز این رو داره که تو قضیه تولید مثل اینقدر دخیل باشه . البته فعلا رهبر مذهبی ایران گوی سبقت ربوده و دستور به تولید مثل نسبتا اجباری هم داده !
من فکر میکنم اینقدر که نگاه مذهب به زندگی خصوصی و اتاق خواب مردم هست به آسمانی که ازش صحبت میکنن نیست
- به نظرم اجازه ای که در وهله اول قانونی شدن چنین ازدواجهایی به همجنسگراها میده و بعد البته در طول سالیان جامعه ؛ اون اینه که "عشقی که باید پنهان بماند"ممنوعه .. و این اولا جزو حقوق انسانی یه نفره و این بزرگترین معضل اجتماعی جامعه ماست که عشق معمولا در هر صورتش ، پنهون میمونه ! حتی یه فردی که تمایل به جنس مخالف هم داره در ایران باید از فیلترهای مختلف قانون و حکومت مذهبی و فرهنگی و خانوادگی و ... رد شه تو بتونه به بنیادی ترین نیازهای خودش دست پیدا کنه.
- به نظرم باید بپذیریم که جامعه فقط ما نیستیم و مجموعه ای از افکار و روشهای زندگی و تفکرات سیاسی و اقتصادی و ... در ذهن تعداد زیادی از آدما وجود داره و شاید خیلی هاشون و در طی چندین نسل اصلا فرصت نداشتن که ببینن این ایده ای که دارن درسته یا غلط . آثار مخربی که این روش اداره جامعه داره از صد تا جنگ برای یه کشور مضرتره !
من یک همجنسگرا نیستم اما فکر میکنم که همجنسگراها مثل من حق حیات دارن ، با من برابرن و حق دارن که از زندگیشون اونجور که میخوان لذت ببرن ، بدون اینکه از چیزی بترسن .
فقط تصورش رو بکنید که شما یه همجنسگرایید و خانوادتون کلی خرج و مخارج سالهای سال کردن که یا شوهرتون بدن یا دختر فلانی رو براتون نشون کردن و بعد در نظر بگیرید که مثلا جعفر نامی از در بیاد و بگه مادر کجای کاری که من از اصغر پسر همسایه خوشم میاد ....!!!!
حالا وارد بحث قزوین نمیشم چون هم بلاگ جای این حرفا نیست و هم قضیه پدوفیلی هم واردش میشه که صلاح نیست.
منتها این ایرلندی های دو آتیشه که تا همین بیست سال پیش همجنسگرایی اصولا جرم بود براشون یهویی به این فکر میفتن که نه تنها جرم نیست بلکه اصن دو تا همجنسگرا میتونن تشکیل خونواده هم بدن ؛ رسمی !
همین ده دوازده روز پیش هم بود که نخست وزیر لوکزامبورگ اگزاویه بتل با شریک زندگیش که یه مرد دیگه ای بود اونم واسه خودش رسما ازدواج کردن و خیلی هم به خودشون بالیدن !
اینکه همجنسگرایی یه ردپایی هم در مسائل سیاسی پیدا کرده به نظرم یه قدری شلوغ بازیه به خاطر اینکه اون حالت قبیح بودنش ریخته بشه و چشمامون عادت کنه !
اما چند تا نکته مهم داره این داستان رفراندوم برای ازدواج همجنسگراها :
- درس اول این رفراندوم اینه که قانون یه چیز ثابت و از توی چند تا کتاب نیست و گاهی اوقات امکان این هست که یه اشتباه یه اشکال قانونی رو به همه پرسی گذاشت و نتیجه اون بشه قانون جدید. این بخشی از دموکراسیه !
کلا هم قرار نیست هر بلایی که نسل و نسلهای قبل از ما به سر خودشون آوردن رو ما هم تحمل کنیم .
- تقابل مذهب با این قضیه هم خیلی تامل برانگیزه و دلیل عمده مذهبی ها هم اینه که مشکل تولید نسل پیش میاد. به نظرم بهونه مذخرفیه و اصولا من نمیدونم چرا دین مجوز این رو داره که تو قضیه تولید مثل اینقدر دخیل باشه . البته فعلا رهبر مذهبی ایران گوی سبقت ربوده و دستور به تولید مثل نسبتا اجباری هم داده !
من فکر میکنم اینقدر که نگاه مذهب به زندگی خصوصی و اتاق خواب مردم هست به آسمانی که ازش صحبت میکنن نیست
- به نظرم اجازه ای که در وهله اول قانونی شدن چنین ازدواجهایی به همجنسگراها میده و بعد البته در طول سالیان جامعه ؛ اون اینه که "عشقی که باید پنهان بماند"ممنوعه .. و این اولا جزو حقوق انسانی یه نفره و این بزرگترین معضل اجتماعی جامعه ماست که عشق معمولا در هر صورتش ، پنهون میمونه ! حتی یه فردی که تمایل به جنس مخالف هم داره در ایران باید از فیلترهای مختلف قانون و حکومت مذهبی و فرهنگی و خانوادگی و ... رد شه تو بتونه به بنیادی ترین نیازهای خودش دست پیدا کنه.
- به نظرم باید بپذیریم که جامعه فقط ما نیستیم و مجموعه ای از افکار و روشهای زندگی و تفکرات سیاسی و اقتصادی و ... در ذهن تعداد زیادی از آدما وجود داره و شاید خیلی هاشون و در طی چندین نسل اصلا فرصت نداشتن که ببینن این ایده ای که دارن درسته یا غلط . آثار مخربی که این روش اداره جامعه داره از صد تا جنگ برای یه کشور مضرتره !
من یک همجنسگرا نیستم اما فکر میکنم که همجنسگراها مثل من حق حیات دارن ، با من برابرن و حق دارن که از زندگیشون اونجور که میخوان لذت ببرن ، بدون اینکه از چیزی بترسن .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر