در ماههای منتهی به توافق هسته ای و به خصوص هفته ها و روزهای پیش و پس از آن بودند و هستند کسانی که امیدوار بودند و هستند که جمهوری اسلامی چرخشی صد و هشتاد درجه کند و به اصطلاح مملکت گل و بلبل شود.
این دقیقا مشکل اصلی و بزرگ جامعه ایرانی و بخشی از اپوزوسیون خارج از کشور هست که بعد از نزدیک به چهل سال نتوانسته ایم ماهیت جمهوری اسلامی را درک کنیم . شاید اگر بخواهم در یک کلمه جمهوری اسلامی را توصیف کنم کلمه ای بهتر از "ماجراجو" پیدا کنم . جایی میخواندم که خود محمد جواد ظریف گفته که مهارتهای امروزش را مدیون آزمون و خطاهایی میداند که گاها هزینه های سنگینی برای کشور و ملت ایران داشته است. معنای حرفم این است که این حکومت راههای اکثرا غلط خود را میرود و بعد از اینکه سرش به سنگ خورد و هزینه ها تراشیده شد ، ضررها زده شد ، جان عده ای گرفته شد ، در نهایت جام زهری سر کشیده و سر جای اول خود برمیگردد ولی با همان میل به ماجراجویی اولیه !
نتیجه این قهرمان بازیها ، ماجراجوییها و ایجاد بحران کردن ها ممکن است به بقای نظام کمک کند ؛ چرا که این حکومت با بحران است که میتواند بقا داشته باشد ؛ اما در دراز مدت بحران از مرزهای شهری و کشوری گذشته و بعد از همسایگان امروز منطقه ای را در برگرفته که به صورت نیابتی درگیر جنگ و خونریزی است و همه شمشیرها را برای هم از رو بسته اند.
یعنی حتی اگر فرض بر این باشد که حمله احتمالی مثلا امریکا هم با این توافق برطرف شده باشد ، هنوز سایه درگیری احتمالی با ترکیه و عربستان و اسرائیل چندان هم بعید نیست . کوتاه اینکه دشمن تراشی ها و ماجراجویی های بی دلیل در منطقه که البته با سرمایه های این مملکت برای جمهوری اسلامی میسر شده ، هزینه های دیگری هم خواهد داشت که یک جنگ دیگر میتواند از تبعات احتمالی آن باشد.
چه بخواهیم یا نخواهیم ، چه موافق باشیم و چه نباشیم ، جمهوری اسلامی همواره در طول عمر خود از همین ویژگی برخوردار بوده و تغییر نخواهد کرد . فرقی ندارد که کارشناس مثلا اقتصاد یا سیاست باشیم و در اسرار رژیم کنکاش و پرده برداری کنیم یا یک شهروندی عادی با تحصیلات معمولی یا پایین . وقتی رهبر یک نظام بعد از یک توافق نصفه و نیمه آن حرفها را میزند؛ یا جعفری فرمانده سپاهش حرفهای احمدی نژاد را تکرار میکند ، بعد کم کم ولایتی مشاور امنیت ملی خامنه ای برای آژانس انرژی اتمی خط قرمز تعیین میکند ؛ خوب میگوییم خط مشی تندروهای حکومتی همین است. اما چرا قهرمان هسته ای جمهوری اسلامی و برخی رسانه ها به ناگاه آشفته میشود و جوابیه ای به جان کری میدهد که رفته بوده در جلسه شورای روابط خارجی که شاید یک جلسه خصوصی در کشورش محسوب میشود ؟
این جوابیه دو بند جالب برای من دارد یکی بند سه و قضیه شصت سال پیش که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و دیگری بند پنجم . یعنی تعدادی آدم و لابیست و رسانه اینور و آنور برای آدم تبلیغ کنند و خود آدم به دو زبان حداقل بیاید و بگوید که :"سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقهای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال میکنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد."
البته هستند کسانی که بیایند و تفسیر کنند که منظور چنین بود و چنان ...
ما اسمش را گذاشته ایم ماستمالی کردن و ماله کشیدن !
این دقیقا مشکل اصلی و بزرگ جامعه ایرانی و بخشی از اپوزوسیون خارج از کشور هست که بعد از نزدیک به چهل سال نتوانسته ایم ماهیت جمهوری اسلامی را درک کنیم . شاید اگر بخواهم در یک کلمه جمهوری اسلامی را توصیف کنم کلمه ای بهتر از "ماجراجو" پیدا کنم . جایی میخواندم که خود محمد جواد ظریف گفته که مهارتهای امروزش را مدیون آزمون و خطاهایی میداند که گاها هزینه های سنگینی برای کشور و ملت ایران داشته است. معنای حرفم این است که این حکومت راههای اکثرا غلط خود را میرود و بعد از اینکه سرش به سنگ خورد و هزینه ها تراشیده شد ، ضررها زده شد ، جان عده ای گرفته شد ، در نهایت جام زهری سر کشیده و سر جای اول خود برمیگردد ولی با همان میل به ماجراجویی اولیه !
نتیجه این قهرمان بازیها ، ماجراجوییها و ایجاد بحران کردن ها ممکن است به بقای نظام کمک کند ؛ چرا که این حکومت با بحران است که میتواند بقا داشته باشد ؛ اما در دراز مدت بحران از مرزهای شهری و کشوری گذشته و بعد از همسایگان امروز منطقه ای را در برگرفته که به صورت نیابتی درگیر جنگ و خونریزی است و همه شمشیرها را برای هم از رو بسته اند.
یعنی حتی اگر فرض بر این باشد که حمله احتمالی مثلا امریکا هم با این توافق برطرف شده باشد ، هنوز سایه درگیری احتمالی با ترکیه و عربستان و اسرائیل چندان هم بعید نیست . کوتاه اینکه دشمن تراشی ها و ماجراجویی های بی دلیل در منطقه که البته با سرمایه های این مملکت برای جمهوری اسلامی میسر شده ، هزینه های دیگری هم خواهد داشت که یک جنگ دیگر میتواند از تبعات احتمالی آن باشد.
چه بخواهیم یا نخواهیم ، چه موافق باشیم و چه نباشیم ، جمهوری اسلامی همواره در طول عمر خود از همین ویژگی برخوردار بوده و تغییر نخواهد کرد . فرقی ندارد که کارشناس مثلا اقتصاد یا سیاست باشیم و در اسرار رژیم کنکاش و پرده برداری کنیم یا یک شهروندی عادی با تحصیلات معمولی یا پایین . وقتی رهبر یک نظام بعد از یک توافق نصفه و نیمه آن حرفها را میزند؛ یا جعفری فرمانده سپاهش حرفهای احمدی نژاد را تکرار میکند ، بعد کم کم ولایتی مشاور امنیت ملی خامنه ای برای آژانس انرژی اتمی خط قرمز تعیین میکند ؛ خوب میگوییم خط مشی تندروهای حکومتی همین است. اما چرا قهرمان هسته ای جمهوری اسلامی و برخی رسانه ها به ناگاه آشفته میشود و جوابیه ای به جان کری میدهد که رفته بوده در جلسه شورای روابط خارجی که شاید یک جلسه خصوصی در کشورش محسوب میشود ؟
این جوابیه دو بند جالب برای من دارد یکی بند سه و قضیه شصت سال پیش که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و دیگری بند پنجم . یعنی تعدادی آدم و لابیست و رسانه اینور و آنور برای آدم تبلیغ کنند و خود آدم به دو زبان حداقل بیاید و بگوید که :"سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقهای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال میکنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد."
البته هستند کسانی که بیایند و تفسیر کنند که منظور چنین بود و چنان ...
ما اسمش را گذاشته ایم ماستمالی کردن و ماله کشیدن !