۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

وقتی تاریخ قاطی پاتی میشود

هنوز جوهر اسناد  تازه رو شده سیا ، مبنی بر اینکه دست داشته در کودتای 28 مرداد خشک نشده  که ....
محمود کاشانی پسر آیت الله کاشانی معروف مصاحبه ای میکنه و میگه اصلا در 28 مرداد کودتا نشده !!!!
نکته اول این که به نظر من اصلا مهم نیست بوده یا نبوده و اصولا گره از درگیریهای تاریخی بین طرفداران شاه
و مصدق هیچ کمکی به حل معضل امروز ایران نکرده و نخواهد کرد ...
نکته دوم اینکه این آقا محمود دو دوره نامزد ریاست جمهوری بوده که یکبار از علی خامنه ای در سال 64 و
یکبار هم از خاتمی در سال 80 شکست میخوره ... هر چند به نظر میاد که در زمان عضویتش در کانون وکلا
سابقه خوبی از خودش در جلوداری مبارزات علیه ماده 187 برنامه سوم توسعه به جا گذاشته !!
نکته سوم ؛ محمود کاشانی میگوید :"یکی از بزرگ ترین مشکلات تاریخی مبارزه در ایران این بوده که وقتی
 مخالفان نظام استبدادی را دستگیر می کنند، با دستگیری آنها این مبارزه بلاتکلیف می ماند "
محمود کاشانی میگوید که مصدق تحصیلات عالیه نداشته و در زمان نزدیک به مرداد 32 یکی از بدترین
انتخابات تاریخ ایران رو برگزار کرده ، در 33 حوزه انتخابات برگزار نشد و از 136 نماینده مجلس آن زمان
، تنها حدود 72 نفر در مجلس حضور داشتند ، سپس تلاش میکند که قدرت قانونگذاری را از مجلس بگیرد و
بعدها به انحلال مجلس فکر میکند ، و قضیه رفراندوم و ....!!
جالب اینجاست که محمود کاشانی از قوانینی که در دوران رضا شاه وضع شده بود دفاع میکنه و اعلام میکنه
که در زمان تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تقریبا همه موافق این کار بودند منجمله پدر خودش و همین که
اکثریت در آن زمان با جمهوری رضاخان موافق نبودند !!
به نظرم همه داستان رو باید کامل بخونید از زبان این کاشانی پسر اما در مورد کودتا یا غیر کودتا میگوید:
"مصدق حکم را پنهان کرد و نصیری را هم بازداشت کرد و بر قضایا سرپوش گذاشته شد، اما نکته جالب تر 
این است که متن رسیدی که مصدق به نصیری داده خوشبختانه نصیری آن را حفظ کرده و لابد بعدا این را به 
زاهدی داده و 41 سال پس از آن رویدادها در کتابی که ابراهیم صفایی منتشر کرد کلیشه این رسید را چاپ کرده، 
اگر به همین کلیشه توجه کنید درباره فرمان شاه گفته است "دستخط مبارک" یعنی به دیده قبول به آن نگاه کرده 
که می گوید دستخط مبارک نکته دیگری در ذیل آن وجود دارد و آن، این که عنوان "نخست وزیر" را هم از ذیل 
عنوان آن برداشته است و فقط امضا شده است دکتر محمد مصدق. یعنی پس قبول کرده که دیگر نخست وزیر نیست.
 خوب حالا یک کسی که طبق قانون و طبق سنت های مشروطیت نخست وزیر نیست خود او هم فرمان را پذیرفته
 آیا معقول است که بگویی علیه او کودتایی رخ داده؟ "
و من کماکان فکر میکنم دوران آن مسائل گذشته و ما به جای اینکه آنها را حل کنیم ، باید سعی کنیم از تاریخ
درس بگیریم و فکری هم بکنیم به حال و روز امروزمان ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر