۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

مسابقه انتخاباتی و معمای معدن

اینکه میگم مسابقه ، چون برنامه ای که من دیدم اصلا و ابدا شبیه مناظره نبود و بلکه مجری برنامه یه سوالاتی
مطرح میکرد که باید به صورت تستی جواب داده میشد ، روی عکس باید توضیح میدادن ، یه کم دیگه وقت بود،
تست بینایی ، شنوایی ، فیلم پخش میکردن و سوال ازش در میاوردن ، آیتم حمل اجسام سنگین با حضور آقای
خودنگار ، دوی با مانع و ... !!!
غرضی که کلا عوالم خودش رو داشت و با خودش درگیر بود !!
اوج کارش دیدن دوتا پدیده شوم توی عکس بود که آدم رو یاد فال قهوه مینداخت !!
قالیباف هم که مث بچه مدرسه ای ها ، حرف دفعه نوبتش میشه ، یه بسم الله الرحمن الرحیم میگفت که حالا
بعضی دوستان مث که شمردن و میگن یازده تا یه روایت هم هست پونزده بار ، شانس که آوردیم اینه که دیگه
خودشو معرفی نمیکرد ...!!
و اما فراز برنامه یه عکسی بود که خیلی زود معلوم شد از نشنال جئوگرافی انتخاب شده و ظاهرا معدنی بود در
یوتا در ایالات متحده که نوبت رسید به آقای عارف که ظاهرا هم به وضع موجود انتقاد و اعتراض داشت اما
خیلی زود تصمیم گرفت که به بازی برگرده ... و این معدن رو یه دره توریستی میبینه !!
حالا اینکه اصولا دره از کی تا حالا جاذبه توریستی شده (اونم به این وضعیت ) بماند ، در فشانی ها و اظهار
فضل کردنها ، نقطه اوج کار بود ، از محسن رضایی که این دره رو یه معدن (باز جای شکرش باقیه که فهمید
معدنه) در اطراف یزد میدونه تا حسن روحانی که اصن خودش بازدید داشته از معدن ، تا غرضی خوشحال که 
احتمال میده صاحب معدن تو زندانه ، تا ولایتی و جلیلی و حداد که تکرار همین قضیه بود و خاکفروشی رو
محکوم کردن ، احیای صنعت معدن ، رها شدن معدن ، قاچاق فلان و ....هیچکدوم هم کوتاه نمیومدن
اونچه میشه به عنوان نتایج اخلاقی از این مناظره گرفت :
یکی نبودی یه استاندار هست برای هر چیز منجمله مناظره که هر دفعه یه جوره ، یه بار سفت و سخت و درگیرانه
مث دفعه قبل و یه بار هم انقدر نازل و مبتذل مث اینبار !!
دوم اینکه شما متوجه میشید که نخبگان سیاسی و سیاست مدارای مملکت ، بهره هوشی که هیچی ، مطالعه هم
بماند ، لا اقل صداقت نداشتن که بگن نمیدونن و در خالی بندی گوی سبقت میربودن از هم ...
و سوم اینکه برای نظام ، انتخابات کوچکترین اهمیتی نداره ، و افراد هم همین طور ، از مشاور عالی رهبر تا عضو
مصلحت نظام تا شورای عالی امنیت ملی و وزیر و شهردار مملکت ؛ امروز همه اسباب خنده بودن و حاضر نشدن
صحنه رو ترک کنن و تا آخر بازی موندن و .....!!

۴ نظر:

  1. ترکیدیم از خنده. وحشتناک ترینش همون سوتی عارف بود. اینقدر غر زد تا زرتش قمصور شد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ای کاش به جای غر زدن ، لااقل پا میشد و میرفت !!

      حذف
  2. طنز تلخی است...
    عمیقا متاسفم برای ایرانم که بدست این افراد اداره می شود.

    پاسخحذف