۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

اقتصاد بولدوزری و چایی که گندید

معاون اول یک رییس جمهوری بعضی کشورها گاهی در حد خود رییس جمهور مهم میشن،چرا که در شرایط
خیلی خاص حتی ممکن است که تصمیماتی را به جای او بگیرند و یا اصلا در صورت حادثه ای وظایف یک
رییس جمهور را به عهده بگیرند.بنابراین در شرایطی حتی منطقی است که تفکرات هردو یکسان باشد.
این قضیه در مورد احمدی نژاد و معاونش رحیمی هم صادق است.معاونی که این روزها یک پایش به نام 
آقای "ر" هم در پرونده اختلاس هم مطرح هست و بوده و البته به تازگی از تور آفریقا گردی به ایران برگشته
و لابد هم دستاوردهای گرانبهایی از این سفرها به دست آورده و در ادامه همین شباهتهاست که رییس جمهورش
هم یه توری رفته در برزیل و آمریکای جنوبی را شروع کرده که پیشاپیش میدانیم که دستاوردهای ارزشمندی
را برای جمهوری اسلامی دارد و دارد که میگویند لابد!
حالا ایشون در اجلاسی برای صنایع دستی هم صحبت کرده،چه صحبتی...!!
یک مقداری راجع به خدا صحبت کرده اولش یعنی یه جوری که خودشم اونجا بوده داشته میدیده که خداش چجوری
داشته خلق میکرده و این داشته عکس و مصاحبه میگرفته.
بد وبیراه به امریکا و انگلیس میگوید که اولی را به یک دیگ جوشان از همه آدمها و دومی را جزیره باران 
و فتنه مینامد!!
اما صحبتهایش از آنجایی جالب میشود که میگه "صادرات نفتی به 53 میلیون دلار رسیده و نفت را هم 100 
دلار میفروشیم و اوضاع اقتصادی هم خوب است"
یا داره با آفریقا مقایسه میکنه به نظرم یا سفر زیاد رفته ایران رو زیاد ندیده یا کم حواس!
به هر حال تحریم یعنی اینکه فروش ندارن...بعدش مدعی میشه که مردم این پولی رو که داشتن پول مفت 
بوده و برای همین هم راحت از دست دادن..حالا باید جون کند تا قدر عافیت رو دونست:
"همه نان درآوردن ها آسان نیست،مفت که به دست آید،مفت هم از دست میرود"
بعد به بحث اشتغال زایی وارد میشه و مدعی این میشه بیکاری رو حل کردن و اصلا یه سری شغل هم اضافه
تولید شده که چیزی کم و کثر نباشه...اما از این به بعدش رو ببینیم که خودش به خودش جواب میده!
اول میگه که هر وقت برای بیکاری به احمدی نژاد مراجعه میشه و او ناراحت میشه که کاری نمیتونه 
بکنه و میخواد شیرجه بره توی شکاف زمین... البته این گویای وضع مملکت که هست که هیچ اما خارج 
از شوخی سه سال پیشم دوست داشت از خجالت شیرجه بره تو شکاف که این همه جوون کشته شدند؟
بعدم یهو پیله میکنه به چای که اصلا تقصیر زنهاس که صنعت چای ورشکست شده و اونها وقت نذاشتن که
این چای رو دم کنند والان چای تو انبارهای دولت تبدیل به پهن شده(اینو باید تو شیمی مطالعه کنید)
"در حال حاضر مردم ما چای نمی‌‌خورند بلکه مرکب چای می ‌خورند و خانم‌ها حوصله ندارند بگذارند چای
خوب دم بکشد و چای خوب بخورند و دولت هم چای آشغال می‌خرد و انبار می‌کند که بعد از مدتی تبدیل به پهن
می‌شود و باید آن را دور ریخت."
بعد از آن هم گلایه از محصولات چینی میکند که جای ایران را در صنایع دستی هم گرفته است.
در آخر هم از بیکاری جوانان گله میکند و اصلا طلبکار هم میشود و رجوع می کند به یک سخن حکیمانه 
از آخوندی به نام حائری شیرازی که :"به افراد بیکار بولدوزر بدهید تا هی خراب کنند وبسازند"
البته اون نمیدونست ظاهرا که دولت حتی بولدوزر هم نداره و نمیدونست که بولدوزر فقط خراب میکنه 
ونمیسازه و در ضمن خراب کردن کار یک دقیقه است و ساختن کار صد سال...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر